بعد این همه سال، یعنی از روزی که جد همه
ما از بهشت اخراج شد تا به حال، انگار تنها این میدان زورآزمایی های جسمی و ورزش است
که همه ما فرزندان آدم را این چنین باشکوه، در میدانی چون المپیک، دور یک سفره جمع
می کند. اما کی نوبت پنجه افکنی دوستانه روح ها و معرفت ها خواهد رسید؟ کسی در این
میدان، پناه نبرد به دوپینگ قدسیت های خودش و به توپ و تانک و موشک و بمب و گزمه و
شکنجه گرانش، و آن معرفت و روحی از سکو بالا برود، که انسان های بیشتری را از رنج برهاند؛ حتی شده در
حد ایده و نظر، که کسی معرفت خود را پیش از زورآزمایی معرفت طلایی نداند. رکوردها،
رکوردهای گوارایی باشد؛ از جنس کاستن از محنت ابنای بشر، از جنس مهربانی و وسعت سینه
ها.
دیشب، به وقت خودمان، میلیون ها انسان،
در دور و نزدیک، به تماشای افتتاحیه المپیک لندن نشسته بودند. شکوه غرورانگیزی بود؛
همان دور یک میدان، و دور یک سفره بودن بنی بشر؛ حالا لااقل در کارزار «تن» ها.
.
پ.ن: دیشب تا حوالی 2.5 شب با مهشاد پای
تلویزیون بودم. پخش مستقیم افتتاحیه المپیک و رژه تیم ها را تماشا می کردیم. اسم کشورها
را می پرسید و دوتایی در مورد مدل لباس ها حرف می زدیم. من از لباس اسپرت بلغارها خوشم
آمد، مهشاد از لباس استرالیایی ها و البته خیلی های دیگر! ... این وسط خیلی افسوس خوردم
که پرچمدار تیم ایران، خنده بر لب نداشت ...
.
ارمانی زیبایی است واقعا
پاسخحذفارزوی هر ازادفکری است جمع شدن روح ها و تن هاست کنار هم پهلو به پهلو و دور از مرز و نژاد و ملیت پرستی
در مورد خنده بر لب نداشتن علی مظاهری اما حرف می توان بسیار زد ... شاید یکی از دلایلش این است که کم تحمل و کم حوصله شدیم یا فشارها رویمان سنگینی می کنند و یا شخصی تر شاید
بی توجهی و بی مهری به بوکس در ایران و حتی شاید شخصی تر از این
هرچه هست اما میتوان خوشحال بود ورزشکاران ما اهل ریا نیستند
کدوم کانال نشون میده؟
پاسخحذفچقدر حال و هوای بریتاینایی داشت واقعا...
پاسخحذف