۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

صفحه 14 مرداد تقویمم را ریز ریز می کنم

فردا، چهارده مرداد، صد و چهارمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت توسط مظفر الدین شاه است؛ یادگار تسلیم شاهنشاه قاجار در برابر خواست عمومی برای تاسیس "عدالت خانه" ... در تقویم ها نوشته که روز "حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی" هم هست ... شنیده اید می گویند برای اعتراف گرفتن از حمزه کرمی سر او را بیست بار کرده اند توی کاسه توالت فرنگی ... اصلا مگر مهم است که حمزه کرمی از فرماندهان سپاه در دوران جنگ بوده، از سال ۶۸ تا ۷۴، فرماندار ورامین و از سال ۷۴ تا ۸۰ هم مدیرکل سیاسی دفتر ریاست جمهوری، و عضو ستاد میرحسین موسوی در سال قبل؟ اصلا سر "گمنام" ها چه بلایی می آید؟ ... من نمی توانم برای باور نکردن این دردها، قرص نسیان و مصلحت بخورم؛ لااقل صد و چهار سال است هنوز سر همان شعار اول باقی مانده ایم: "عدالت خانه" ... من صفحه تقویم فردایم را می کَنم؛ ریز ریز می کنم و دورش می اندازم؛ غلط های بزرگی دارد این تقویم

۷ نظر:

  1. سلام مهندس معینی نازنین.
    مرسی از لطفت.
    ومن هروقت دز تاریخ وادبیات وهنروزیبایی شناسی وسوز هردوجگر"سیاه وسفید" و...خونم کم می شود؛ می آیم خالی اینجا و پربرمیگردم. ولی اینکه بتوانم همیشه حسم راثبت کنم برای شما هنری می خواهد ازجنس "رازسربمهر"! که فقط تو داری این راز سربمهررا. وچقدرخوب که ما فقط لذت ببریم ویادبگیرم. یا...هو

    ...ومشروطه وعدالت خانه! وخم کوچۀ اول...

    پاسخحذف
  2. همهءاونایی که Dalghak.Iraniگفت.

    پاسخحذف
  3. تلخ بود نوشتتون ... درست مثل حال و هوای این روزا که بگیر نگیر داره ...

    پاسخحذف
  4. اما تمام امروز تو ذهن من این می چرخید که همهءاینا نشونه یه سقوطه...

    پاسخحذف
  5. سلام همشهري
    معینی هستي؛ مهندسی عمران خوانده اي از دی ماه 82 وبلاگ می نویسي؛ از مهر 88 تا به حال وبلاگ هایت نه بار فیلتر شده اند؛ وبلاگت را در پرشین بلاگ خودت حذف کردي ... وقتی برای اولین بار خواستي وبلاگ نویسی را شروع کني، تفالی هم به دیوان حافظ زدهاي که يه چيزي آمده
    بعد از همه اينها دوست عزيز زنجاني من وبلاگت را زيرو رو كردم اثري از هويت تو نديدم.
    شك كردم كه زنجاني هستي و زبان و فرهنگ تركي و آذربايجاني داري
    براي فرهنگ و زبان خودت چه كرده اي؟ كجا نشان داده اي كه هستي؟ در مورد سالهاي تسخير ايران بدست اعراب زياد مي گوييم و مي شنويم و اينكه گفتن و نوشتن به فارسي ممنوع بوده دلگير مي شويم از ابن سينا و بيروني و رازي كه چرا به عربي نوشته اند و مي ستاييم ساماني ها را كه فارسي مي نوشتند ولي فكر نمي كنيم كه چرا ما در عصري كه گفتن و نوشتن به زبان خود را به روشهاي مختلف ممنوع كرده اند چرا ننويسيم و چرا حداقل كوچكترين نشاني هم از هويت و فرهنگ و زبان خود نشان نمي دهيم
    آهان مي دانم لابد ابنجوري كلاسش نه شايد هم پرستيژش بهتر باشد

    منيم ديليم اولن دييل
    آيري ديله دونن دييل

    پاسخحذف
  6. سارا(یکباردیگر قلم سابق)۱۴ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۰

    خیلی از اسم های تقویم ما بیمعنی است این هم یکی اش !

    پاسخحذف
  7. Dalghak.Irani عزیز! من اگر لایق چنین وصفی باشم، خوشبختم. خوشبختم که نزد چون شمایی که قلم تان از عمق تجربه و دانش تان می گوید، شرمنده نباشم به خاطر زیاده و بیهوده گویی ... سپاس از حسن گمان تان

    پاسخحذف