۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه

بهشت چون کف دست

گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولیست خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و می خواره بدوزخ باشند
فردا بینی بهشت همچون کف دست
*
دیشب یکی از دوستان، به رسم عیدی، چاپ نفیسی از رباعیات خیام را به من هدیه داد/ مینیاتور: محمدباقر آقامیری، خوشنویسی: یونس خانلرزاده، چاپ ستاره سبز

۱۲ نظر:

  1. «گویند مرا که دوزخی باشد مست
    قولیست خلاف دل بر آن نتوان بست
    گر عاشق و میخواره به دوزخ باشد
    فردا بینی بهشت همچون کف دست»

    قربان جسارت نباشد گویا این نسخه شما چندان هم نفیس نیست:)

    پاسخحذف
  2. رامین عزیز چاپ کتاب حتما نفیسه! من این شعر رو ازبر نوشتم؛ باید با خود کتاب هم مطابقت بدم تا اشکال احتمالی رو برطرف کنم! ... ممنون از دقت نظرت

    پاسخحذف
  3. زدی تو کار خیام؟

    می خوردن و شاد بودن آيين منست

    فارغ بودن ز کفر و دين؛ دین منست

    گفتم به عروس دهر کابين تو چیست

    گفتــا دل خـرم تـو کابين مـن است

    پاسخحذف
  4. والا خوش به حالت ما که عیدی ندیدیم حتی یه بوسه...

    پاسخحذف
  5. سریال ادامه دار افتتاح نیمه کاره در هرمزگانی سلام...

    پاسخحذف
  6. رامین خان! شعر در متن اصلاح شد؛ ممنونم دوباره

    پاسخحذف
  7. هنوز اصلاح نشده آقای معینی.یه "را"اضافه داره

    پاسخحذف
  8. البته شما هرچه بفرمایید برای ما عزیز است قربان، فقط محض ثبت در تاریخ یادآوری می کنم که من «آرمان» هستم، هرچند رامین هم اسم برازنده ای است:)

    پاسخحذف
  9. جریمه: آرمان ... آرمان ... آرمان ... آرمان ... آرمان ... !

    پاسخحذف
  10. مثل این که به ما نیومده از خیام بنویسیم؛ "را"ی اضافه هم حذف شد؛ ببخشید آقای خیام! ... ممنون از آرمان و کیمیا

    پاسخحذف