۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

فقط "یک" جلاد دارد محاکمه می شود؛ همین


من، مثل خیلی از شماها، کتاب های تاریخی زیادی خوانده ام و حکایت های تاریخی زیادی هم شنیده ام؛ از قساوت بشر، از کشتار، از "نابودی بشر به دست بشر" و، صریح بگویم، معتقدم این وسط، هیچ قوم و قبیله و گروهی در سنگدلی و وحشیگری، در "اجرای زنده جهنم" برای قربانیان، به پای "صرب" ها نمی رسد! ... صرب ها تجسم عینی وحشت بودند برای هزاران هزار زن و مرد و پیر و کودک جوان که بزرگترین خوش شانسی این هزاران هزار، "مرگ در کمترین زمان ممکن" بود. باورش سخت نیست؛ قساوت و بی رحمی ژاپنی ها را در حق مردم کره و چین را هم که در نظر بگیریم، که واقعا خواندن وصف وحشیگری ژاپنی ها با مردمان این دو کشور، خون را در رگ سرد می کند، باز این بهانه هست که صرب ها را در جلادمنشی اول بدانیم؛ قساوت ژاپنی ها بعد از جنگ دوم جهانی به تاریخ سپرده شد و تکرار نشد، صرب ها امّا هر زمان مجالی یافته اند، کرکره دکّان قصابی شان را بالا برده اند؛ چه در سال های قرن 19، چه در هنگامه جنگ جهانی دوم و چه در دهه پایانی قرن بیستم. بیراه نیست اگر سربازان چنگیز و تیمور، یا اسپانیایی هایی که سرخ پوست ها را در سال های دور زجرکش کردند، در مقابل صرب ها "تازه کاران ناشی" بدانیم! همه این ها با همه بی رحمی هایشان در حق هم نوع، تمام شده اند ولی "صرب ها ادامه دارند" و حالا به محاکمه کشیدن جنایتکار بوسنی، رادووان کارادزیچ رهبر اسبق صربهای بوسنی، نشتر بر زخمی کهنه است؛ همو که نسل کشی مسلمانان را در دادگاه دیروزش "جنگ مقدس" خواند و آن را بی هیچ شرمی ستود.
رادووان کارادزیچ، یک جلاد است؛ نه اولین است نه آخرین. او مولود اندیشه "خود برتر بینی" است؛ و گره خوردن این "مصیبت" به اندیشه ایدئولوژی زده صرب ها، فاجعه ای سنگین تر از موارد مشابه پیش آورده. محاکمه او در لاهه فقط محاکمه "رادووان کارادزیچ" خواهد بود؛ کاش می شد همه کسانی که خود را جای خدا می نشانند و باورشان شده برترند، به محاکمه کشید؛ "جان دیگران"، "رنج دیگران"، بهای خدا پنداری این جلادهاست از خودشان. فقط "یک" جلاد دارد محاکمه می شود و این اصلا کافی نیست ...

*

توجه: ادامه این نوشته شامل شرح برخی صحنه های وحشتناک است؛ لطفا مراعات حال خودتان را بکنید
*
- عثمانی ها در سال 1386 میلادی، 624 سال قبل، بوسنی را فتح کردند و هفتاد و هفت سال بعد، به عنوان بخشی از امپراتوری خود تثبیتش کردند
- در 1389 میلادی، در درگیری کوزوو میان نیروهای سلطان مراد عثمانی و صرب ها به رهبری امیر لازار، صرب ها شکست سختی خوردند
- در زمان حکومت عثمانی ها، به شهروندان غیر مسلمان نیز اجازه داده شد که مقامات و پست های مهمی داشته باشند
- مسلمانان بوسنی از اسلاوهای اصیل یوگسلاوی می باشند و اصالتا از اعراب و ترک ها نیستند
- طی دو قرن 17 و 18 جنگ های خونینی میان امپراتوری اتریش و دولت عثمانی به وقوع پیوست. درگیری میان صرب ها و کروات های اهل مونته نگرو از یکسو و مسلمانان بوسنایی از سوی دیگر، ادامه داشت. عثمانی ها عقب نشستند. پس از جنگ مذکور، به دلیل مسلمان بودن، ظلم و ستم وسیعی بر مسلمانان وارد آمد که جنایات و کشتار این فاصله زمانی، در شمار سیاه ترین و دردناک ترین لحظه های تاریخ اروپاست
- کشیش نیکوس در کتاب شعر خود به نام "انتقام کوه ها" گوشه هایی از این جنایات را آورده است و ضمن آن اساس همه این کشتارها، که صرب ها و اهالی مونته نگرو علیه مسلمانان مرتکب شده اند را رنگ نژادپرستی داد، آن را به رهبر صربستان اهدا کرد. این کتاب جای پای نخستین تصفیه نژادی مسلمانان را افشا می کند
- در سال 1908 بوسنی رسما به امپراتوری اتریش ملحق شد
- در 1918 بوسنی و هرزگوین به کشور یوگسلاوی ضمیمه شد و در سال 1946 رسما به صورت یکی از جمهوری های شش گانه یوگسلاوی در آمد
- در خلال جنگ جهانی دوم 2/2 درصد از ساکنین یوگسلاوی کشته شدند که از این تعداد عده خیلی کمی به خاطر جنگ علیه نازی ها جان باختند، بیشتر قربانیان بر اثر جنگ های داخلی به قتل رسیدند
- ساکنین یوگسلاوی قبل از جنگ دوم جهانی در صلح و صفا زندگی می کردند. کشتار هنگامی آغاز شد که نازی ها اقدام به تاسیس دولت دلخواه و دست نشانده خود در کرواسی موسوم به "اوستاچ" نمودند
- گروه "اوستاچ" تا حد جنون با صرب ها دشمنی داشتند. اوستاچ تهاجم خود را علیه روستاهای صرب نشین آغاز کرد. روستاها را به صورت کامل ویران کردند و اهالی آن ها را کشتند. مردم بوسنی نیز به دلیل این که مسلمانان در زمان عثمانی حکومت را دست داشتند، مورد هجوم کروات ها واقع شدند ... دامنه جنگ داخلی به حدی وسیع بود که حتی ژنرال های آلمانی نیز از این حوادث، ناراحت بودند ... پاسخ صرب ها به این عملیات، در نهایت جنایتی بود که تیم هایی به نام "چتنیک" تشکیل داده و کروات ها و مسلمانان را بدون هیچگونه تمایزی نابود می کردند
- صرب ها مسیحی ارتدوکس بودند و از حروف سیریلی (روسی) استفاده می کنند، کروات ها اما مسیحی کاتولیک بودند و از حروف لاتین برای نوشتن استفاده می کردند
- گروه های تروریستی چتنیک که در سال های 1945 – 1941 قدرت گرفتند، هر ساله در سالگرد جنایات سابق خود، مرتکب جنایاتی جدید علیه مسلمانان بوسنی می شدند
- کشتار مسلمانان بوسنیایی در خلال جنگ دوم جهانی، شاید یکی از بزرگترین جنایت های تاریخ باشد ... طی این عملیات فجیع تقریبا یکصد هزار مسلمان بدون هیچ محاکمه و تمایزی میان سالمندان و کودکان مورد شکنجه و کشتار جمعی قرار گرفتند
- بخشی از گزارش یک گروه چتنیک به فرماندهی / اول مارس 1943: "در منطقه بوکوفیکا مجموعا 500 مسلمان موجود مرکب از زنان، کودکان و پیران به شدت شکنجه شدند و سر همه آن ها را از تن جدا کردیم و به طرز وحشت آفرینی تمامی اجساد آن ها را در آتش سوزاندیم. مردانشان را به درختان به صورت صلیب میخ کوب کرده، زنان و کودکان مسلمان را جمع کرده و آن ها مجبور کردیم وارد خانه هایشان شوند و سپس خانه را به آتش کشیدیم ... سربازان ما دختر جوانی به نام خریجه طاهر وویچی را یافتند، پوست پا تا کمر و سینه هایش را به طور کامل کندند و بر رویش نوشتند "زن مسلمان با حجاب" ..."
- بیانیه کمیسیون حقوق بشر بوسنی / نوامبر 1992: "بریدن اعضای بدن مانند انگشتان و گوش ها و بینی و آلات تناسلی و نیز حک نمودن حرف لاتین S به نشانه کلمه صرب بر بدن اسرا از نمونه های معمول شکنجه صرب هاست. بسیاری از این زندانیان در همان مراحل اولیه از شدت شکنجه جان می سپارند. یکی از موارد شکنجه که گزارش شده، بستن چهار دست و پای اسرا به چهار وسیله نقلیه و حرکت همزمان آن هاست که منجر به متلاشی شده بدن قربانی می شود ... گزارشاتی حاکی از تجاوز به دختران کمتر از نه سال و حتی زنان مسن کرارا می رسد. متجاوزین صرب، زنان مسلمان را در اردوگاه های ویژه ای گرد آورده و از آن مکان ها به عنوان تفریحگاه خود استفاده می کنند ... دختر 15 ساله ای از شرق بوسنی اقرار می کند که تنها در یک شب 29 بار مورد تجاوز سربازان صرب قرار گرفته است ... قدیمی ترین مسجد بوسنی که در قرن 15 ساخته شده بود اکنون کاملا به خاک یکسان شده است ... دوازده و نیم درصد از کل جمعیت مسلمانان بوسنی تا کنون کشته شده اند ..."
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به "جنگ در بالکان"؛ ترجمه و نگارش نقی طبرسا از موسسه اطلاعات

۵ نظر:

  1. جنایت های بشر علیه هم نوع خود متاسفانه هیچ گاه پایان نمیپذیره.
    هر دفعه به بهانه ای جدید!!
    جناب آقای معینی؛
    سپاس از گردآوری همه این اطلاعات.
    خوندن هر سطرش به قول شما رگ را تو خون آدمی سرد میکنه..
    اما متاسفانه اینها حقیقت محض انسان بی خرد هست که از دیرباز وجود داشته.
    همین الان توی آلمان که زندگی میکنم، صرب ها هنوز اون خوی و منش غیر معمولشون رو دارن. با چند تاشون که برخورد کردم اونها را اینطور یافتم متاسفانه!!

    پایدار باشید

    پاسخحذف
  2. حرفای آقای رامین به"عبارت دیگر"ی:(فریدون مشیری)
    از همان روزی که دست حضرت قابیل,
    گشت آلوده به خون حضرت هابیل;
    از همان روزی که فرزندان "آدم",
    فرد پیغام آوران حضرت باریتعالی,
    زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید;
    آدمیت مرده بود
    گرچه آدم زنده بود.
    از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند,
    ازهمان روزی که با شلاق وخون دیوار چین را ساختند...

    بعد از آن این آسیاب هی گشت وگشت,
    قرن ها از مرگ"آدم" هم گذشت,
    ای دریغ,
    آدمیت بر نگشت...
    .
    .
    صحبت از پژمردن یک برگ نیست.
    وای!جنگل را بیابان می کنند
    دست خون آلوده را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
    هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
    آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند!
    *
    صحبت از پژمردن یک برگ نیست.
    فرض کن مرگ قناری درقفس هم مرگ نیست!
    فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست!
    فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست!
    در کویری سوت و کور,
    در میان مردمی با این مصیبتها صبور,
    صحبت ازمرگ محبت,مرگ عشق,
    گفتگو از مرگ انسانیت است.

    پاسخحذف
  3. خیلی سعی کردم کوتاهترش کنم اما بیشتر از این نشد.شما اگه تونستید یه قسمتهائیشو حذف کنید

    پاسخحذف
  4. کیمیتا جان! کوتاهتر از این؟ انتخابت ستودنی است

    پاسخحذف
  5. بسیار به جا بود کیمیا گرامی

    سپاس فراوان از شما

    پاسخحذف