۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

آتش و مرگ و دلجویی

جشنواره سالانه تولیدات مراکز استانی صدا و سیما در بندرعباس در حال برگزاری است ... دیشب گوینده خبر مرکز اصفهان مورد تجلیل قرار گرفت و به علت آن که وی بعد از خواندن خبر پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، اتومبیل خود را در یک آتش سوزی عمدی از دست داده بود، یک اتومبیل هم جایزه گرفت! ... هنوز کسی خبری از "دلجویی" از خانواده ندا، سهراب، اشکان، محسن، محمد و ... و ... نشنیده، نخوانده ... این ها چشمشان ماه هاست برای همیشه بسته شده، نفس هاشان بریده، خون رگهاشان خشکیده، کفن پیچ شده اند، زیر خروارها خاک آرام گرفته اند با این که سال ها تا پیری فاصله داشتند ... سهم ما بغض است؛ همین
*
پ.ن: یک کامنت: "عزیز بزرگوار! چرا خبری را شایع می کنی که هیچگونه صحتی ندارد. به گمانم حفظ اخلاق توام با سرعت و صحت و دقت در اطلاع رسانی، اگر بدانی از اصول است ... آیا تو ماشینی دیده ای؟! اگر تو به چشم دیده ای...او هم دیده است. آن بیچاره هنوز بدون وسیله است. در جشنواه به او فقط یک لوح و 4 نیم سکه جایزه دادند با یک تجلیل نیم بند. آیا اینها یک خودرو است ... به اعتقاد من او را بیش از این شما ها نسوزانید. اعتبار خود و دیگر دوستانت را اینگونه خدشه دار نکن. گرچه می دانم این خبر را روی سایتت نمی گذاری ولی اگر می خواهی مردانه عمل کنی از خودش بپرس. حداقل به اشتباهت اعتراف کن".
پاسخ من: بزرگوار! من صحت این خبر را از دوستان خبرنگارم پرسیدم؛ تأیید کردند، شما هم در این نوشته تان لااقل "قول" اهدای ماشین را تکذیب می کردید که مطمئن شویم اگر فی الحال ماشینی در کار نبوده؛ در آینده هم نخواهد بود. بله من ماشینی ندیدم؛ در سالن ماشینی نبود! ... عزیز! من اصلا قصد سوزاندن آن گوینده محترم را نداشته ام؛ او با اعلام خبر فقط به وظیفه سازمانی اش عمل کرده و اصلا کارش اشتباه نبوده هر چند ننوشته ای که همان لوح و سکه را هم برای چه به او داده اند؛ از قضا کسانی که ماشین او را آتش زده اند گناهکارند و نه از جیب بیت المال که باید از جیب آن ها ماشین این خانم را بخرند و تحویل دهند؛ احتمالا توجه نکرده ای که منظور من از نوشتن این پست نه تقبیح آن گوینده مرکز اصفهان، که تقبیح "تبعیض در دلجویی" است؛ این که چرا باید از او که فقط یک وسیله نقلیه را از دست داده دلجویی شود؛ حالا یا با اهدای ماشین یا سکه و لوح، ولی از مادرانی که فرزندان خود را از دست داده اند؛ دلجویی نشود؟! یک بار دیگر متن را با حوصله بخوان

۲۴ نظر:

  1. وای چقدر از این گوینده ها بخصوصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصص این زنه که اخبار 20.30 میگه لجم می گیره.. البته جایزه اینم حتما میدن مث بقیه شون.. مث نجف زاده..

    پاسخحذف
  2. غیر از این هم انتظار نمی رفت.بله اینجا برای یک ماشین بیشتر از یک ادم ارزش قائلند.معیار ارزش آدمها با تملق گویی و چاپلوسی سنجیده می‌شه.مملکت گل و بلبله دیگه.
    منتظر بیشتر از این هم هستیم روزی برسه که برای آدم بودن گریه کنیم...

    پاسخحذف
  3. دلم سوخت از خوندن اين پست. با هزار مصيبت بچه بزرگ كن و اونوقت چند نفر بخاطر حفظ قدرتشون اونو ازت بگيرن. هميشه ياد مادران اينا كه ميفتم بغضم ميگيره. ما تو چه مملكتي زندگي ميكنيم؟

    راستي جناب معيني من خيلي وقته وبلاگتونو ميخونم و هر بار كه فيلتر ميشه انگار عزيزي رو از دست ميدم تا يه بلاگ ديگه راه اندازي كنين. دلم ميخواست در مورد سريال "سالهاي مشروطه" هم مينوشتين.

    پاسخحذف
  4. و مجری برنامه رو به فردا هم بر صندلی ریاست صدا و سیمای مرکز اصفهان تکیه زده است .

    پاسخحذف
  5. واقعا غم انگیزه ... زهرا

    پاسخحذف
  6. سلام ممد جون
    زنجان بویدم چند روزی بریا جشنواره تئاتر معلولی
    واقعن خوب بود و جالب
    خبرشو زدم تو وبم
    دوستت دارم اساسی

    پاسخحذف
  7. نباتی جان! خیلی دلم می خواد ببینمت ...

    پاسخحذف
  8. از حرف خودم حالم به هم خورد که گفتم حرف های من لیاقت ندارن - یه موقعیت اوق برانگیز بود - همین -:دی

    پاسخحذف
  9. یعنی ما دیگه رسما دیکتاتوری خامنه ای پذیرفتیم ؟ اونم تو قرن 21 .. خدایا..
    قلبم داره می سوزه.........

    پاسخحذف
  10. آن به چرا مردگانند وما به چرا زندگانیم(شاملو)

    پاسخحذف
  11. ناشناس عزیز! من هیچ کدام از قسمت های سریال سال های مشروطه را ندیده ام ... یک دنیا ممنون از محبت شما

    پاسخحذف
  12. مهتا! ما نپذیرفته ایم راه اما طولانی است

    پاسخحذف
  13. "تاکنون هیچ دانشجویی به صرف فعالیت سیاسی از تحصیل باز نمانده و در برخورد با خطاهای دانشجویی تا جایی که در حوزه وزارت علوم باشد با مهربانی برخورد می شود."
    از سخنان صادقانه آقای دانشجو وزیر...

    پاسخحذف
  14. laanat be eslam va rasme arabi,hamin....

    پاسخحذف
  15. حرکتی خداپسندانه است لطف بفرمایید اطلاع دهید بنده هم از خسارت دیدگان این قضیه ام لطفاً در صورت امکان خسارت بنده را هم جبران کنند بنده با شنیدن خبر مسرت بخش پیروزی دکتر احمدی نژاد ایمان و اعتقادم و هویتم را از دست دادم و حالا مانده ام که کجایی هستم و دینم چیست که اسلام نمی تواند باشد!

    پاسخحذف
  16. عزیز بزرگوار چرا خبری را شایع می کنی که هیچگونه صحتی ندارد.به گمانم حفظ اخلاق توام با سرعت و صحت و دقت در اطلاع رسانی ،اگر بدانی از اصول است..آیا تو ماشینی دیده ای؟!اگر تو به چشم دیده ای...او هم دیده است.آن بیچاره هنوز بدون وسیله است.در جشنواه به او فقط یک لوح و 4 نیم سکه جایزه دادند با یک تجلیل نیم بند. آیااینها یک خودرو است...به اعتقاد من او را بیش از این شما ها نسوزانید.اعتبار خود و دیگر دوستانت را اینگونه خدشه دار نکن.گرچه می دانم این خبر را روی سایتت نمی گذاری ولی اگر می خواهی مردانه عمل کنی از خودش بپرس.حداقل به اشتباهت اعتراف کن

    پاسخحذف
  17. سلام
    بینی و بین الله من توی او جشنواره بودم.نه به این خانم ماشین دادند و نه قرار شد بهش ماشین بدن .به خدا اینقدر بد از این خانم تقدیر شد که من بیطرف بهم برخورد. طوری بود که بعد ازافتتاحیه جشنواره بچه ها ی استانها ناراحت شدندو گفتند که این بیچاره ماشینش سوخته و تا حالا هم کسی در صدد جبران خسارتش نبوده اینها هم با این تجلیل آبکی از این خانم گوینده در حقیقت او راتحقیر کردند.هرچند اگرچه کسی فیلم اون حادثه رو ببینه واقعا شجاعت این خانم رو تحسین میکنه و اهدای خودرو هم حق این بنده خداست و می بایست بسیار شایسته و در خور شان از او تجلیل میشد. اون با پول کارمندی ماشینی برا ی خودش خریده و بیگناه دچار خسارت شده .انصاف نیست با این خانم اینگونه برخورد رسانه ای شود. آش نخورده و دهن سوخته مصداق این بنده خداست

    پاسخحذف
  18. تجلیل یا دلجویی بالاخره؟آخه قاعدتا"بعد از اینکه آدم ماشینش آتیش بگیره مورددلجویی قرار میگیره نه تجلیل.حتی نیم بندش هم...
    این پرونده سیاه تر از اونیه که بشه با این حرفا پاکش کرد.
    امروز توی یه مهمونی خانومی مسن از بچه دار شدن یه خانواده کم درامد گفت که صاحب پنج قلو شده بودن 20.30با اعلام خبر این رو هم اضافه کرده بود که رییس جمهور تا 3 سال هزینه نگهداری بچه ها رو تقبل کرده.متاسفانه توی این مهمونی بخصوص زیاد اجازه بحثای اینجوری نداریم.فقط یواشکی به همون خانوم گفتم:علت پخش این خبر همین بوده که اینو بگن که رییس جمهور...واصلا دلیل این بخشش و بزرگواری این بوده که از رسانه پخش بشه...
    من که باور کرده ام که یا باید خس و خاشاک باشم وهمه جور فحش وناسزا بشنوم کتک بخورم اصلا"بمیرم ,یا ابزاری باشم برای تبلیغات الف-نون.(ولی خدا وکیلی ژولیدگی خس و خاشاک هزار بار قشنگتر ازآراستگی اسباب بازیه.

    پاسخحذف
  19. آقای معینی,بااینکه بهم گفتید برم خودم وبلاگ بزنم و منم بروی خودم نیاوردم و هی میام و با پرگویی صفحات وبلاگ شما رو سیاه میکنم عذر خواهی میکنم.منو بعنوان یه مهمون تحمل کنید

    پاسخحذف
  20. کیمیا جان این چه حرفیه دیگه؟ من منظورم این بود شما اگه وبلاگ خودتونو داشته باشید خیلی راحت تر می تونید با مخاطب های بیشتری ارتباط بگیرید به خصوص که معلومه اهل نوشتن هم هستید. حتی در اون صورت هم نباید راز سر به مهر را تنها بگذارین! حضور کسایی مثل شماست که راز سر به مهر و منو به ادامه راه تشویق کرده و می کنه و خواهد کرد

    پاسخحذف
  21. از لطف شما ممنونم.منظورتونو فهمیده بودم.فقط یه عرض ادب بودو یه جور تشکرکج و کوله.

    پاسخحذف
  22. ممنونم کیمیای عزیز؛ آره شنیدم ... بازم از این کارا بکن

    پاسخحذف