مجله اطلاعات هفتگی در شماره اخیر خود، شش آبان 88، مصاحبه ای خواندنی با ابوالفضل جلیلی چاپ کرده. بنا به نوشته این مجله جلیلی تا کنون 14 فیلم سینمایی ساخته که هیچ کدام در ایران موفق به گرفتن مجوز اکران عمومی در سینماها نشده اند. او تاکنون جوایز بین المللی متعددی از جمله شیر طلایی جشنواره ونیز، جایزه پلنگ نقره ای جشنواره لوکارنو و جایزه بهترین فیلم جشنواره دوربان را به دست آورده است.
او در ابتدای مصاحبه خود را چنین معرفی کرده: "در "عشق و معرفت" شیفته علامه طباطبایی هستم. در "وادی هنر" ارادتمند محمدرضا شجریان و در "سیاست" پیرو زنده یاد جلال آل احمد". جلیلی در پاسخ به این سئوال که اگر فیلم سازی تعطیل شود چه کار می کنید؟، گفته: "در هیچ جای دنیا به اندازه کشور ما روزنامه تعطیل نمی کنند. هیچ وقت از خودتان پرسیده اید که وقتی دولت یک باره یک روزنامه را توقیف می کند با کارمندانش چه می کند؟ آن ها شب که به خانه می روند به فرزاندانشان چه می گویند؟ من به روزنامه نگاران زیاد فکر می کنم؛ اگر روزی سینما تعطیل شود همان کاری را می کنم که خبرنگاران یک روزنامه بعد از توقیف روزنامه شان می کنند" ... وی بزرگترین شوک روحی خود را "تمام اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد " می داند و می گوید: "بزرگترین آن ها گام هایی است که مدام به عقب بر می داریم" ... وی درباره بزرگترین افسوس زندگی خودش هم می گوید: "پنج سال ممنوع از کار پس از ساخت فیلم سینمایی گال و پنج سال بیکاری در دولت نهم". جلیلی می گوید که همیشه آمادگی آن را دارد که دستگیر شود. او خانواده شهدا و جانبازان را کسانی می داند که همیشه از آن ها سپاسگزار خواهد بود. او درباره وضعیت سینمای ایران هم نظری قابل تامل دارد: "من بیست است که به سینما نمی روم برای این که احساس بدی دارم. دخترهای بی جهت بزک کرده، پسرک های بزک کرده، ژست های جهان سومی، داستان های کپی برداری شده درجه 3 از سینمای آمریکا و خلاصه دروغ و دروغ و دروغ در بطن فیلم ها. البته منظورم بیشتر فیلم هاست نه همه فیلم ها. مقصر هم مسوولین امربوده اند و هستند که با سانسورهای شدید همه را وادار کرده اند به دروغگویی".
او در ابتدای مصاحبه خود را چنین معرفی کرده: "در "عشق و معرفت" شیفته علامه طباطبایی هستم. در "وادی هنر" ارادتمند محمدرضا شجریان و در "سیاست" پیرو زنده یاد جلال آل احمد". جلیلی در پاسخ به این سئوال که اگر فیلم سازی تعطیل شود چه کار می کنید؟، گفته: "در هیچ جای دنیا به اندازه کشور ما روزنامه تعطیل نمی کنند. هیچ وقت از خودتان پرسیده اید که وقتی دولت یک باره یک روزنامه را توقیف می کند با کارمندانش چه می کند؟ آن ها شب که به خانه می روند به فرزاندانشان چه می گویند؟ من به روزنامه نگاران زیاد فکر می کنم؛ اگر روزی سینما تعطیل شود همان کاری را می کنم که خبرنگاران یک روزنامه بعد از توقیف روزنامه شان می کنند" ... وی بزرگترین شوک روحی خود را "تمام اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد " می داند و می گوید: "بزرگترین آن ها گام هایی است که مدام به عقب بر می داریم" ... وی درباره بزرگترین افسوس زندگی خودش هم می گوید: "پنج سال ممنوع از کار پس از ساخت فیلم سینمایی گال و پنج سال بیکاری در دولت نهم". جلیلی می گوید که همیشه آمادگی آن را دارد که دستگیر شود. او خانواده شهدا و جانبازان را کسانی می داند که همیشه از آن ها سپاسگزار خواهد بود. او درباره وضعیت سینمای ایران هم نظری قابل تامل دارد: "من بیست است که به سینما نمی روم برای این که احساس بدی دارم. دخترهای بی جهت بزک کرده، پسرک های بزک کرده، ژست های جهان سومی، داستان های کپی برداری شده درجه 3 از سینمای آمریکا و خلاصه دروغ و دروغ و دروغ در بطن فیلم ها. البته منظورم بیشتر فیلم هاست نه همه فیلم ها. مقصر هم مسوولین امربوده اند و هستند که با سانسورهای شدید همه را وادار کرده اند به دروغگویی".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر