
محمد نوری زاد را مدتهاست می شناسیم؛ صدا و تصویرش را در تلویزیون وقتی در برنامه های مستند از سختی روزگار محرومان و روستاییان می گفت شنیده ایم و دیده ایم و مقالاتی را که علیه جامعه مدنی در کیهانِ شریعتمداری می نوشت، فراموش نمی کنیم؛ اما اینک، "محمد نوری زاد"ی متولد شده از جنس دیگر، از جنس "چرا"، از جنس "عصیان". او حوزه علمیه و علما را با سئوالاتی تکان دهنده که حوزه علمیه را به شکایت واداشته به چالش کشیده: "چرا علماي ما خود با پاي خود به محضر قاضي عادل نمي روند و به خاطر نقشي كه در فوران برخي از اين خصلت ها داشته اند، از مردم پوزش نمي خواهند؟ اگر برنمي آشوبيد بگويم كه من شخصا علت بسياري از اين نا بساماني هارا در اين مي دانم كه علماي ما پاي خود را فراتر از گليم خود دراز كرده اند و بخود اجازه مي دهند كه در هر امري دخالت كنند" ... "هنوز هم می گویم که چرا باید شهر مقدس قم، با وجود این همه روحانی و مرجع تقلید و مراکز علمی و زیارتگاه های معتبر، طبق آمارهای رسمی کشوری ، اول رتبه را درمفاسد اجتماعی داشته باشد و مثلا از شهر رشت و شیراز و کاشان، ناسالم تر باشد. پس روحانیانی که مدعی اصلاح جهانند ، دراین شهر چه می کنند؟ اگر با حذف و دور انداختن یک نویسنده ، می توان صورت این مسئله را پاک کرد، بسم الله" ... "یک روز پای منبری شنیدم: عده ای از طلاب، به محضر مرجعی رسیده و درباره مردی که نیمه های شب به دزدی پرداخته کسب تکلیف کردند. آن مرجع پاک که در درستی اش خدشه ای نبود، با تعجب گفته بود: این آقا که نیمه شب برای دزدی رفته ، نماز شبش را چه کرده؟!" ... "برخی از مراجع ما با همه پاکی های غیرقابل انکاری که دارند ، مطلقا در فراز و فرود مسائل جامعه خویش حضور ندارند"، ... "خدایا ، دیگران درکجاها سیر می کنند و کشورشان را به کجاها بالا برده اند و چه غرورها آفریده اند ، و ما هنوز گرفتار چه قضایایی هستیم که درهمان سی سال پیش باید به کارسازی اش می پرداختیم" (وبلاگ محمد نوری زاد) /ا
اوضاع اجتماعی و فرهنگی کشور آن چنان نگران کننده است که کسی چون محمد نوری زاد که از زمره کارگردانان و نویسندگان منصوب به اصولگرایان محسوب می شود، این چنین از وخامت اوضاع می نالد که ممکن است کسی که او را نمی شناسد، نوری زاد را در زمره اپوزیسیون نظام از سی سال به این سو تلقی کند که اینک همان حرف های اپوزیسیون مآب گذشته خود را تکرار می کند! غصه نوری زاد البته از جنس غصه همه ماست؛ از همان نوع که دوربردترین موشک ها، هزاران هزار سانتریقیوژ، صدها سفر استانی، هزاران شعار مرگ بر این و درود بر آن، طولانی ترین سابقه تحصیل و تعلم در باسابقه ترین مدارس دینی و لعاب زده ترین دروغ هایِ تریبون دارانِ بی درد هم آبی بر آتش آن نمی ریزد؛ "خَسِر الدُنیا والآخره" شاید که ماییم! /ا
اوضاع اجتماعی و فرهنگی کشور آن چنان نگران کننده است که کسی چون محمد نوری زاد که از زمره کارگردانان و نویسندگان منصوب به اصولگرایان محسوب می شود، این چنین از وخامت اوضاع می نالد که ممکن است کسی که او را نمی شناسد، نوری زاد را در زمره اپوزیسیون نظام از سی سال به این سو تلقی کند که اینک همان حرف های اپوزیسیون مآب گذشته خود را تکرار می کند! غصه نوری زاد البته از جنس غصه همه ماست؛ از همان نوع که دوربردترین موشک ها، هزاران هزار سانتریقیوژ، صدها سفر استانی، هزاران شعار مرگ بر این و درود بر آن، طولانی ترین سابقه تحصیل و تعلم در باسابقه ترین مدارس دینی و لعاب زده ترین دروغ هایِ تریبون دارانِ بی درد هم آبی بر آتش آن نمی ریزد؛ "خَسِر الدُنیا والآخره" شاید که ماییم! /ا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر