انتشار فیلم و عکس هایی از دبیر شورای عالی امنیت ملی که با خودروی پراید خود را به فرودگاه رسانده تا عازم سوییس برای مذاکره با گروه موسوم به 1+5 شود، مورد توجه افکار عمومی و رسانه ها قرار گرفته است و یک بار دیگر مساله "ساده زیستی مقامات" را مطرح ساخته و این که آیا ساده زیستی به خودی خود یک ارزش است یا نه؟
وظیفه حاکم، حکمرانی خوب است نه ساده زیستی و نه البته اشرافیگری؛ این ایده البته از آن جا نشأت می گیرد که حاکمان خود را مسوول نیکروزی مردم بدانند و نه سایه خدا و مصون از "چرا؟". چه بسا حاکم ساده زیست که حکمِ بد براند، که می دانیم ابوموسی اشعری با الاغ این سو و آن سو می رفت و چگونه در داستان حکمیت گول عمروعاص را خورد، و چه بسا حاکمی که در کاخ زندگی کند و حکم هایش امنیت و رفاه و سربلندی را برای مردم به ارمغان آورد؛ نمونه های نه چندان کم شماری از این دست را در کشورهای دمکراتیک شاهدیم. آن چه یک حاکم را به سطح زندگی مردم نزدیک می کند، نان و پنیر خوردن و روی موکت نشستن نیست، مردم باید ایمان داشته باشند که کانال های ارتباطی بین جامعه و حاکم بدون پارازیت عمل می کند و حاکم خود را در قبال تک تک مردم با توجه به خروجی این کانال های ارتباطی مسوول می داند؛ چنین فضایی تنها در نظام دمکراتیک محقق می شود؛ نظامی که حاکمان نمی توانند خود و تصمیماتشان را مصون از نقادی بدانند و به بهانه های مختلف، منتقدان را آزار دهند و محدود کنند. نظامی که در آن مردم هر که را بخواهند با رأی خود بر می گزینند و هر کدام را که نالایق بود، بی خونریزی و آشوب، کنار می گذارند. در چنین فضایی، ساده زیستی هم می تواند یک امتیاز باشد ولی نه همه امتیاز. /ا
وظیفه حاکم، حکمرانی خوب است نه ساده زیستی و نه البته اشرافیگری؛ این ایده البته از آن جا نشأت می گیرد که حاکمان خود را مسوول نیکروزی مردم بدانند و نه سایه خدا و مصون از "چرا؟". چه بسا حاکم ساده زیست که حکمِ بد براند، که می دانیم ابوموسی اشعری با الاغ این سو و آن سو می رفت و چگونه در داستان حکمیت گول عمروعاص را خورد، و چه بسا حاکمی که در کاخ زندگی کند و حکم هایش امنیت و رفاه و سربلندی را برای مردم به ارمغان آورد؛ نمونه های نه چندان کم شماری از این دست را در کشورهای دمکراتیک شاهدیم. آن چه یک حاکم را به سطح زندگی مردم نزدیک می کند، نان و پنیر خوردن و روی موکت نشستن نیست، مردم باید ایمان داشته باشند که کانال های ارتباطی بین جامعه و حاکم بدون پارازیت عمل می کند و حاکم خود را در قبال تک تک مردم با توجه به خروجی این کانال های ارتباطی مسوول می داند؛ چنین فضایی تنها در نظام دمکراتیک محقق می شود؛ نظامی که حاکمان نمی توانند خود و تصمیماتشان را مصون از نقادی بدانند و به بهانه های مختلف، منتقدان را آزار دهند و محدود کنند. نظامی که در آن مردم هر که را بخواهند با رأی خود بر می گزینند و هر کدام را که نالایق بود، بی خونریزی و آشوب، کنار می گذارند. در چنین فضایی، ساده زیستی هم می تواند یک امتیاز باشد ولی نه همه امتیاز. /ا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر