۱۳۸۶ آبان ۱۲, شنبه

قدرت کنار زدن


رأی دادن ابزار دمکراسی است. مردم از بین خودشان به کسی یا کسانی رأی می دهند و آن ها می شوند نمایندگان مردم برای اداره شوون مملکت. ولی این تازه ابتدای راه دمکراسی است. اگر این، همه ی راه بود، دمکراسی منتهی به انتخاب آدولف هیتلر با رأی مرم آلمان در پیش از جنگ جهانی دوم، حضور کسی چون استالین پای صندوق رأی بعد از جنگ دوم جهانی یا رأی 99 درصدی مردم به ریاست جمهوری صدام در اواخر قرن گذشته را همه به سیاهه برکات دمکراسی افزود! ... کارل پوپر اما تعریفی گره گشا از دمکراسی ارائه می کند. بر این اساس دمکراسی این نیست که مردم به کسانی رأی بدهند و قدرت را به آن ها بسپارند، دمکراسی آن است که مردم قدرتمندانی را که نمی خواهند با رای و بی خونریزی کنار بگذارند. این فیلسوف اتریشی تبار انگلیسی در توصیف برتری دمکراسی بر سایر نظام­های سیاسی گفته بود: دمکراسی تنها نظامی است که در آن مردم می­توانند حکمرانان بد و نالایق را که تعدادشان کم هم نیست، بدون خونریزی وخشونت برکنار کنند ... حالا قضیه فرق کرد، نه؟!

۲ نظر: