۱۳۸۶ آذر ۷, چهارشنبه

مهشاد و عموپورنگ


عموپورنگ دو روزی مهمان شرکت ما بود. به اتفاق امیرمحمد برنامه خیلی خوبی برای خانواده همکاران اجرا کرد. مهشاد اما به رغم علاقه و وابستگی زیاد به ترانه های عموپورنگ اساسا از مواجهه با این هنرمند خوش اخلاق فراری بود!

۳ نظر:

  1. سلام محمد جان آخی عجب گریه ایی کرده , بابا شناس شده دیگه و غریبی هم میکنه ...خونه اش هم خیلی بامزه است گهگاه برو پیشش اون تو مهمونی . ببوسش این دخمل خوشگلت رو از قول من و به همسرت هم سلام گرم برسون. شب و روزتون خوش . سبز باشی .

    پاسخحذف
  2. من خودم رو کشتم این دختر من تو ایران از این عمو پورنگ خوشش بیاید تا فارسی تمرین کنه خوشش نیومد که نیومد که نیومد چنان از دیدن قیافه این آقا گریه اش می گرفت بعد داد می زد آی دونت دوسش ندارم می ترسم .

    پاسخحذف
  3. مهشاد جون هم مثل من خاله پورنگ رو دوست نداره کاملا مشهوده! م

    پاسخحذف