۱۳۸۵ دی ۵, سه‌شنبه

منم بازی

سعید رزاقی عزیز منو به بازی وبلاگی شب یلدا دعوت کرده. حتما می دونید که در این بازی هر کسی که به بازی دعوت شده پنج چیزی رو که فکر میکنه بلاگرهای دیگه در موردش نمی دونن می نویسه و سر آخر خودش هم پنج نفر رو به ادامه بازی دعوت می کنه. جالبه نه؟! ... حالا من: /ا

خوش باورم وحشتناک و برای "نه" گفتن باید حالا حالا تمرین کنم! اکثرا در این باره دچار عذاب وجدان میشم البته با تاخیر به خصوص در عرصه خرید از بازار! /ا
تا حد قابل توجهی خواب دوست هستم که البته بعد از تشریف فرمایی مهشاد خانم این استعدادم تا حدی سرکوب شده و هزار البته به انرژیی که توی خنده ها و نگاه این دلبرک خانم هست می ارزه /ا
نسبت به جریانات تجزیه طلب به خصوص نسبت به پان ترکیست ها فوق العاده حساسم. حالگیری از کسانی که فکر می کنم دروغ می گن و دو دوزه بازن (از جمله پان ترکیست ها) برام لذت بخشه. /ا
آرزو دارم در یک کشور آزاد کار حرفه ای مطبوعاتی بکنم. فکر می کنم ایران بودن چنین کشوری به عمر همچو منی قد نده! /ا
در طول عمرم فقط یک بار (آن هم به علت تاثیر دوست ناباب !) زنگ دری رو زدم و در رفتم . بابت همون یک بار هم شرمنده و ناراحتم هنوز. /ا

خب طبق قوانین این بازی من هم
رو به ادامه این بازی دعوت می کنم. امیدوارم قبلا از جای دیگری به این بازی دعوت نشده باشن و رومو زمین نندازن! /ا

۵ نظر:

  1. همه را ول کن عکس مهشاد خانم را بچسب
    avra

    پاسخحذف
  2. سلام. ممنون از دعوت :)

    پاسخحذف
  3. چشم بذار از سر کار برسم

    پاسخحذف
  4. سمعا و طاعتا.

    پاسخحذف
  5. سلام . دعوت استجابت شد . در ضمن آورا راست گفته . همه را ولش کن بچسب به عکس مهشاد . ماچ یادت نره .

    پاسخحذف