این عکس تقریبا معروف را از دانشجویان دختر پیش از انقلاب، باید دیده باشی.
در یک روز آفتابی، با مد و لباسهایی که حالا سالهاست ممنوع است و خطرناک، ژست کتابخواندن گرفتهاند و عکاس، عکس گرفته.
سوزان سونتاگ در کتاب "درباره عکاسی" (ترجمه نگین شیدوش) نوشته: «عکاسی از چیزی یا کسی مشارکت در میرایی، آسیبپذیری و ناپایداری آن است. عکسها با تکهتکه کردن لحظات و منجمد کردن آنها، بر ذوب بیامان زمان شهادت میدهند»، «عکس هم یک شبه–حضور است و هم نمادی از غیبت. عکسها – خصوصا عکس آدمها، مناظر و شهرهای دوردست از گذشتهای ناپدید شده – مانند آتش هیزم در یک اتاق، محرکهایی برای عالم خیالاند.»
حالا کسی آمده و با ابزارهای هوش مصنوعی، این عکس قدیمی را تبدیل به فیلم کرده؛ انگار که اصلا عکس نبوده، انگار که زمان به عقب برگشته و حالا ما میدانیم بعد از "لحظه" عکس، برای لحظاتی، چه شده، چه کسی خندیده، چه کسی به آن دیگری چشم دوخته و باد، موهای کدام یکی را تکان داده؟
خیال من، به اشارتی، راه دراز میرفت؛ حالا، با این وسعت شبهحضورها، حتی بیشتر میرَود، میدَود، بیشتر مرا میبلعد.
کاش این همه حسود و پر از حسرت فقدان نبودم من.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر