۱۴۰۱ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

جنوب

 

رفته بودم جوار آفتاب سرزمین‌های جنوب و جزیره هرمز؛ لابد برای امکان‌سنجی مسدود کردن تنگه!

بعد مجالی بود - بعد شش سال - در بندرعباس و تهران دوستانی دور را از نزدیک زیارت کنم؛ احمد، هومن، حسن، عبدالحسین، امیر، رامین، تقی و همسر محترم‌شون: مریم‌خانم،  و در تهران: پیمان ... و اون‌هایی که عکسی باهم نگرفتیم، یا گرفتیم و این‌جا نیست، و اون‌هایی که اسم‌شون در این لیست نیست، و اون‌هایی که نشد از نزدیک ببینم‌شون و در مورد "احمد آقای موسوی"؛ به طور خاص که شرمنده شدم ... خیلی خوب بود. اما خیلی خلاصه و کوتاه بود؛ به قدر چشم برهم‌زدنی. و میزبان‌های مهربانی داشتیم. و سیر نمی‌شدم از هم‌کلامی، از تماشا ... 

 

با حسن آقا بردال در کافه ای در رسالت
با هومن در بوکتاب
با احمد در هرمز
امیر، من، احمد
تقی، من، احمد
با عبدالحسین در هتل هما
 .با پیمان در مجیدیه

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر