۱۴۰۱ آبان ۲۸, شنبه

🖤

 

قرار است چه بلایی سر چشم و گلوهامان بیاید از بس که در این روزهای سربی، مدام چشم‌هامان اشکی شده و گلوی‌مان از شدت بغض‌های گاه و بی‌گاه تنگ شده و سوخته؟ از دیدن و خواندن و شنیدن روایت مرگ و رنج کسانی که همین دیروز، هفته‌ی پیش و دو ماه پیش یکی از ما بودند، پیش ما بودند، سلامت بودند، زیر خاک نبودند از اثر سوراخی در سر و سینه، یا ضربه‌هایی مخوف بر سر و جان ...

 

خیلی خوب است که  خدا در "حقیقت" است و در "قدرت" نیست و خدایی که در "قدرت" نیست، کسانی را که برای "قدرت"شان می‌خواهند "حقیقت" را لگدمال کنند، لگدمال خواهد کرد؛ هر که باشند، هر کجا که باشند؛ و انگار «خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حال‌شان را تغییر دهند» اشارتی است به خون‌بهای تغییر حال در اراده "ذات حق".

 

 

مهم است این: کسانی که گمان برده‌اند خدا در "زور" و "قدرت" است، بعد خواسته‌اند وسعت قدرت‌شان را بچسبانند به عظمت خدا و با آن، نردبان زور و زر بسازند و «برای خدایی بودن و خدایی شدن (برای پرزور و قدرتمند بودن)، به هر وسیله و بهانه‌ای متوسل شوند، حتی جنگیدن علیه "حقیقت" (علیه ذات خداوند تبارک و تعالی)»، معماران دوزخ‌اند؛ چه خوش‌شان بیاید چه نیاید.

 

بشنوید (+)


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر