"ترس و نکبت رایش سوم" را خواندم و بسیار خوشم آمد؛ مجموعه 24 نمایشنامه تکپردهای از برتولت برشت، همگی در توصیف روزگار مردم آلمان و قربانیان حکومت نازیها پیش از شروع جنگ دوم جهانی.
**
یتیمان و بیوگان میآیند
به آنان هم عهد سپردهاند که
روزگار بهتری فرا میرسد.
فعلا باید فداکار باشند و مالیات بپردازند.
چون گوشت را گران کردهاند.
دورهی آسایش دور است.
-
(ابتدای نمایشنامه "کفش سیاه")
*
رأیدهندگان
کاسههای گرمتر از آش
دوان دوان آمدهاند،
تا آزارگرشان را انتخاب کنند.
نه نان، نه کره، نه پالتو و غذا
آنها هیتلر را انتخاب کردهاند.
-
(ابتدای نمایشنامه "مبارز قدیمی")
*
و هنگامی که دیدیم
برای جنگ بسیج شدهاند،
فریاد برآوردیم:
کیست از شما که بگوید: "نه"؟
خاموش نمانید!
که جنگی که شما را بدان گسیل میدارند
نمیتواند از آن شما باشد.
-
(ابتدای نمایشنامه "رفراندوم")
**
برتولت برشت نمایشنامهای دارد که عنصر اصلی دکوراسیون آن ارابه زرهدار کلاسیک ارتش آلمان نازی است؛ این ارابه وقتی وارد میشود که قرار است وحشت شروع شود و سربازان مردم را سوار ارابه کنند.
آخرین ِ کُرهای سربازانِ نازی ارابهسوار در این نمایشنامه چنین است:
پیشوا و رهبری نیست
جز آدولف هیتلر
...
و ما ملتهای دیگر را لگدمال میکنیم،
همانگونه که ملت خودمان را لگدمال کردیم.
(ر.ک: ترس و نکبت رایش سوم، ترجمه شریف لنکرانی، ص161 به بعد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر