توقیف فلهای مطبوعات – بهار 79
ترکیب کابینه دوم خاتمی – تابستان 80
افشای فعالیتهای مخفی هستهای ایران – تابستان 81
انتخابات مجلس هفتم – زمستان 82
روی کار آمدن احمدینژاد – تابستان 84
تمدید ماموریت احمدینژاد – تابستان 88
آغاز پرداخت مستقیم یارانهها - پاییز 89
تخریب داخلی برجام – در حین مذاکرات و حتی پس از تصویب در ارکان خود نظام – 94
انتخابات خبرگان – زمستان 94
روی کار آمدن ترامپ – پاییز 95
خروج آمریکای ترامپ از برجام – بهار 97
افزایش سه برابری قیمت بنزین و سرکوب بعد از آن – پاییز 98
انتخابات مجلس یازدهم و آغاز کرونا – زمستان 98
نتیجه همه این رخدادها، دهها برابر بدتر از چیزی بود که در نگاه بدبین خودم تصور کرده بودم و حالا هم معتقدم "اعزام ابراهیم رئیسی به دفتر ریاستجمهوری – تابستان 1400" نتایجی به مراتب مصیبتبارتر از چیزی که تا کنون تصور کردهام (و شاید کردهاید) در پی خواهد داشت. مردم در روندی مستمر طی بیش از بیست سال اخیر، مدام "ضعیف" و "عاجز" شدهاند و نمایش این روزها از "تحقیر" در مواجهه با فقر و گرانی، نهایتاً در اختلاطی سمّی از "عجز" و "تحقیر" به "نفرت" انجامیده و هر گاه نفرت سکه رایج کشوری شود، "ویرانی" حتمی است!
با این همه، ویرانی بزرگتری هست که حتی تغییر در ساخت قدرت، صلح و تفاهم با قدرتهای جهانی و منطقهای و وارد کردن خواست اکثریت در منظومه قدرت هم، دستکم حتی در میانمدت، مانع آن نخواهد شد و آن نیست جز "بحران آب" و به تعبیر درستتر: "ورشکستگی آبی". دیر نیست که مردم حتی در بزرگترین شهرها سر "آب شرب" توی سر هم بزنند آنچنان که این روزها سر "روغن خوراکی" زدند.
در این میانه اندوه و افسوس بیکران که داخل قفسی چنین مخوف، چرا جفتگیری کردیم و تولید مثل؟!
چه حسرتی گوارای وجودم شده بر حال آنان که مُردهاند و نیستند ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر