بعد از "روزهای خاردار" (خاطرات دکتر میانداری (مدیر داروخانه فارابی) در دوره اسارت در عراق)، کتاب "پرچمی در میدان مین" دومین کتابی است که از خاطرات رزمندگان زنجانی در دوره جنگ با عراق خواندهام. این کتاب، خاطرات آقای اکبر بروجردی مقدم است؛ قدری از قبل و حین انقلاب و الباقی در دوره جنگ تا فرمانده شدن اکبرآقای بروجردی مقدم در پادگان مالکاشتر. من سالهاست ایشان را به واسطه دوستی و همکار بودن با دو برادرم میشناسم. بارها همصحبت شدهایم؛ آرامش و دقت و خوشرویی از اولین خلقیات ایشان است که مخاطب متوجه آن میشود. میدانستم اهل جبهه و جنگ بودهاند ولی دوست داشتم بیشتر بدانم. نویسنده "پرچمی در میدان مین" جناب خامهپرست است و ویراستار، آقامهدی جلیلخانی که با هر دو سالهاست آشنایم و به ایشان ارادت دارم. اینها در کنار هم باعث شد کتاب را "خارج از نوبت" با سرعت تمام بخوانم؛ یک طوری احساس قرابت میکردم با خالقان کتاب.
*
نکته مهمی هست که دوست دارم خارج از موضوع این کتاب خاص و به طور عمومی، ارباب نشر و مردم را به آن توجه دهم. متاسفانه به دلایل مختلف در ثبت تاریخ زنجان در جنگ و انقلاب کوتاهی شده و اگر جایی کوتاهی نشده، "شعارزدگی" قوی ظاهر شده! خیلی از مردم (به خصوص جوانان) نمیدانند این شهر صحنه چه رخدادهایی در همین چهار دهه گذشته بوده، نمیدانند مردمانی که هر روز با آنها مواجه میشوند چه سهمی در تاریخ شهر یا حقی بر گردن آیندگان دارند، بدتر؛ کسانی از دانستن این تاریخ "فراریاند" و باز بدتر از آن، برخی حتی انزجار نشان میدهند(!)؛ چرا؟ چون یا با "سپاه" که متولی خاطرات جنگ شده خوب نیستند (و این از اثرات سوء سیاستزدگی طرفین است) یا از اوضاع جاری (به حق) ناراضیاند و به تبع (به ناحق) از مطالعه تاریخ شهر و دیار خود پرهیز میکنند! (یک ماه پیش در صفحه "گنه گلدیک" از راهپیمایی مردم زنجان در آبان ۵۷ نوشته بودیم که با واکنش منفی غیرقابل تصوری از طرف دنبالکنندگان مواجه شدیم!) واضح است یکی از دلایل این تنافر، اعمال ملاحظات صرفاً سیاسی در نقل رخدادهای تاریخی و سانسور نقش برخی عوامل و عناصر تاریخی زنجان در این رخدادهاست. ناشران این نوع تاریخ البته که به "فهم" مردم توهین میکنند و مردمانی که از خواندن تاریخ پرهیز میکنند، راحتتر از دیگران خطاهای تاریخی را تکرار میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر