در میانه این دو عکس، دو جان شیرین را میبینید؟
یکی پروانهای بود با بالهای فیروزهای به قد یک بند انگشت، دیگری موشی صحرایی که تا ندیده بودمش، گمان کرده بودم صدای او صدای پرندهای است در حوالی آن مزرعه آرام از بس نازک و ناز بود.
همه زمین مال ما نبود ... و این قانونی بود که بارها و بارها از یاد بردیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر