۱۳۹۸ بهمن ۲۷, یکشنبه

وفاداری

تاییدصلاحیت‌شده‌های انتخابات عصاره فضایل شورای نگهبان‌اند و هر چه بیشتر می‌بینی و می‌گردی بین چهره‌هایی که روی پوستر، روی درختان کشته شده برای تولید کاغذ، صاف شده‌اند، بیشتر مطمئن می‌شوی که "عصر زوال" همین است که هست و این تازه، ابتدای گام دوم است. انگاری در شهر کسی نبوده که سرش به تن‌اش بیارزد و رد معطری از خودش به جا گذاشته باشد. رقابت، رقابت سر پاچه‌خواری است و فریب ِ بهتر. برای دومین بار است که تصمیم گرفته‌ام در انتخابات شرکت نکنم؛ بار قبل در اولین انتخابات مجلس بعد از 88 در خانه ماندم و پای صندوق رای نرفتم. و مگر ابزار دیگری مانده برای اعلام ناخشنودی؟ برای ابراز خشم، بی‌خشونت؟ گور ِ اخلاق مردم را کنده‌اند از بس رها نمی‌کنند این چرب و شیرین "قدرت" را، این نکبت و فلاکت ِ عمومی را. اندوه از سر و کولم بالا می‌رود؛ به کتاب پناه می‌برم، به خواندن، به قدری نوشتن. مدام یاد آن کاریکلماتور می‌افتم که «پرنده‌ای که در قفس جفت‌گیری می‌کند، اعتقادی به آزادی جوجه‌اش ندارد» و ویران می‌شوم زیر بار، زیر بزرگترین بارها. خدا عمرم را بستاند قبل از آن که شرفم ستانده شود، غیرت و آزادگی‌ نیم‌بندم حراج شود ...

از آلبر کامو (در مقاله‌ای در صفحه 78 شماره 134 مجله بخارا) خوانده بودم: نویسنده آمریکایی قرن نوزده نوشته بود: «تا زمانی که انسان به خودش وفادار بماند همه چیز به نفع او تمام می‌شود: تا حتی حکومت، جامعه، خورشید، ماه و ستارگان.»

و این بشارت است یا انذار برای مایی که وفاداری‌مان به خودمان، تضمینی ندارد؟

۱ نظر:

  1. الوین تافلر در کتاب "موج سوم"اعلام میکند در آستانه ورود به عصر دیجیتالیسم ،دانایی به فاکتورهای قدیمی قدرت یعنی اسلحه و پول اضافه میشود.به عبارتی "دانایی عین قدرت است."
    اگر در زمانه حراج آزادگی و شرف زیست میکنیم بخاطر غیبت عنصر دانایی و بالطبع آن آگاهی در جان مایه تک تک ماست.
    دردمندانه به سوگ بنشینیم تراژدی عصر تاریکی را که نه در اروپا ،بل اینجا رخ نموده :هر کس صلیب گناه خود به دوش میکشد ؛گناه دانستن و فهمیدن :هر چه بیشتر ،سنگینتر!

    پاسخحذف