سید محمدرضا اصنافی (مدرس رسانه در
دانشگاه و از فعالان حزباللهی و انقلابی فضای مجازی) دیروز نوشت:
«امروز توی راه متوجه شدم به تمام
تابلوهای "قدیمی" مسیر برچسب شهید اضافه شده. تابلوهایی که سالهاست در
همینجا بودند بدون اینکه کسی اعتراض بکند و ما هم متوجه بشیم که شهرمان کمکم
داشت بیشهید میشد؛ خدا رو شکر شهرداری [تهران] دست اصلاحطلبهاست تا سر دعوای سیاسی
هم شده شهرمون بیشهید نشه.»
نوشتم: «انشاءلله که عرش ربوبی همه اینهایی که
بنیاد شهید بهشون میگه شهید رو تایید کنه، بعد همان شهدا بزنند توی کمر همه آنهایی
که دانسته روی خونشان لیز میخورند تا فقط رقیب سیاسی را دراز کنند.»
بعد یحیی آمد و لینک داد به یک سخنرانی از "حجتالاسلام
سروش محلاتی".
بخشهایی از این سخنرانی را بخوانید:
🔹شهادت چیست؟ ما در منبع اولی
خودمان که قرآن باشد این تعبیر را به این معنای خاص نداریم. کلمه شهید در قرآن به
کار رفته، اما به معنای کسی که در جنگ کشته میشود "نیست".
🔹 پیامبر (ص) و امت اسلامی به
عنوان شهید معرفی شدهاند: «و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم
گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» (بقره/۱۴۳). شهید به معنای گواه، الگو و
نمونه ذکر شده است. همه این امت باید در رتبهای قرار گیرند که برای عالم بشریت
نمونه خوبی باشند.
🔹 شهید در قرآن به کار رفته، اما
نه با معنا و مفهومی که ما میشناسیم. بعد از قرآن، در سنت تعبیر شهید زیاد به کار
رفته است. در قرآن کریم به جای واژه شهید، تعبیر دیگری است و آن تعبیر «مقتول در
راه خدا» است. هم در سوره بقره و هم سوره آلعمران درباره شهدا آیهای هست: «وَلَا
تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ؛
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار بلکه زندهاند» (آل
عمران/۱۶۹).
🔹 فقها هم شهید را به همین معنا
تفسیر کردهاند.
🔹 شهید کیست؟ کسی که در راه خدا
کشته شده است. در اینجا کلمه «قتل» مفهوم روشنی دارد اما کلمه «فی سبیل الله» احتیاج
به تأمل دارد. منظور از راه خدا چیست؟ در قرآن پیوسته تأکید شده قتال و جهاد باید
در راه خدا باشد: «در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردهاند» (انفال/۷۲) ... اگر
«فی سبیل الله» بودن از «قتال» گرفته شود چیزی جز جرم و جنایت از این مفهوم باقی
نمیماند ... شهادت کاری نیست که خود شهید انجام دهد. شهادت واقعهای است که
درباره شهید اتفاق میافتد.
🔹 علامه طباطبایی میفرمایند:
آنجایی که هدف از قتال اقامه دین باشد این میشود «سبیل الله».
🔹 یک احتمال دیگری در اینجا به
نظر میرسد و آن اینکه مقصود از راه خدا هر کاری از ناحیه انسان است که مورد رضایت
و خوشنودی خدا باشد؛ یعنی آنچه خداوند میپسندد و برای خدا باارزش است. حالا چه
فرقی میکند ما تعبیر علامه را به کار ببریم یا این تعریف را؟ تفاوت در اینجا پیدا
میشود که گاهی اوقات اقدامی که انسان انجام میدهد در جهت تقویت دین نیست، اما در
جهت تقویت ارزشهای انسانی است؛ مثلا وقتی انسان رفع ظلم از مظلوم میکند. ممکن
است آن مظلوم مسلمان نباشد. ممکن است متدین به دینی نباشد. یک انسان ملحد باشد که
تحت ظلم گرفتار شده است. شما برای اینکه آن را از بند آزاد کنید اقدام میکنید. آیا
این کار شما اقامه دین هست یا نیست؟ ممکن است کسی بگوید این اقامه دین نیست. اما
تردید نیست که این کار خداپسندانه است. تعبیر علامه با توجه به ذهنیتی که ما از دین
و شریعت داریم ما را در این جهت قرار میدهد که همواره جهاد باید غرض دینی برای احیای
شریعت داشته باشد. چه دلیلی وجود دارد که سبیل الله این گونه مضیق تفسیر شود؟
🔹 ممکن است یک کسی اعتقاد به دین
نداشته باشد و قصدش هم اقامه دین نباشد، اما ایثار و فداکاری میکند برای اینکه
جلوی ستمی را بگیرد. این قتال، فی سبیل الله هست یا نه؟ گرچه اقامه دین مورد نظر
شخص مجاهد نیست، اما در عین حال در انگیزههای او از نظر نفسانی، عیب و ایرادی
وجود ندارد و از طرفی هم عمل او عیب و ایرادی ندارد. کار خوب را با نیت خوب انجام
میدهد. چه اشکالی دارد این عمل، قتال فی سبیل الله تلقی شود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر