دن آریلی
(استاد دانشگاه دوک آمریکا) در صفحات 150 تا 152 کتاب «پشت پرده ریاکاری» (ترجمه
رامین رامبد) به نکته قابل توجهی اشاره کرده وقتی نتایج یک تحقیق خود و همکارش را
درباره رابطه «ناراحتی» از یک سو و «انتقام» و «تقلب» از سویی دیگر بیان میکند.
او و
همکارش آزمایشی را در یک کافیشاپ تدارک میبینند (جزییات آزمایش را در خود کتاب
بخوانید)؛ گروهی از شرکتکنندگان در آزمایش، تعمداً در حالت ناراحتی قرار داده میشوند
(آنها را ناراحت میکنند)، این گروه به مراتب کمتر از کسانی که در حالت ناراحتی
قرار داده «نشده بودند»، اضافه پولی را که ظاهراً به اشتباه به آنها داده شده بود،
برگرداندند!
دن آریلی
مینویسد: «پس از این که چیزی یا کسی ما را اذیت کرد، توجیه کردن رفتار غیراخلاقی
خودمان برای ما سادهتر میشود. ریاکاری ما تبدیل به انتقام میشود، مقابله به مثل
علیه چیزی که حالمان را گرفته. به خودمان میگوییم که ما اصلا هیچ کار بدی نمیکنیم،
تنها داریم حقش را میگذاریم کف دستش. حتی شاید این دلیلتراشی را یک گام جلوتر
ببریم و به خودمان بگوییم که تنها داریم جهان را متوازن میکنیم. خوشا به
سعادتمان، ما سرباز عدالتیم!»
نمیدانم
این نتیجهگیری درست باشد یا نادرست ولی احتمالا با تساهل و تسامح بتوان نتیجه
گرفت که وسیع شدن مرداب بیاخلاقی و تقلب و ریاکاری و نامهربانی در جامعه، از جمله به دلیل «اذیت
شدن» مردم است. شاید اگر نفع «اذیت»شدنها، باورپذیر بود، میشد بین اذیتشدن و
توجیهنکردن بیاخلاقی، رابطهای مستقیم و همدلانه برقرار کرد؛ عین وقتی که به
خاطر معطلشدن پشت چراغ قرمز، «اذیت» میشوی ولی میدانی فقط با این اذیت شدن و
معطلی است که راحتتر از تقاطع رد میشوی، تصادف نمیکنی، آسیب نمیبینی و آسیب نمیزنی؛
با این اذیت، آزار بزرگتری را از خود دور میکنی. به طور طبیعی وقتی از اذیت شدن
من ِ نوعی، فقط کسان خاصی منتفع میشوند، راه توجیه ریاکاری و تقلب و فساد و انتقام برای من
هموارتر میشود. نتیجه معلوم است: فساد و ستیزهجویی بیشتر و بیشتر میشود و بیآنکه بدانم، شاید
هم دانسته، خودم تبدیل میشوم به منشا اذیت دیگران و این دور جهنمی، سرعت میگیرد
و سرعت میگیرد و آتش، همه ما را میسوزاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر