... من
از تعبیر «دکترین شوک» برای توصیف آن تاکتیک بیرحمانهای استفاده کردهام که از
سردرگمی مردم پس از یک شوک جمعی (جنگ، کودتا، حملۀ تروریستی، سقوط بازار یا فجایع
طبیعی) برای پیش بُردن اقدامات رادیکالِ حامی بنگاهها استفاده میکند، یعنی کاری
که اغلب «شوکدرمانی» نامیده میشود ... تاکتیکهای شوک تابع الگویی روشناند:
منتظر یک بحران بمانید (یا حتی در برخی موارد مثل شیلی یا روسیه، یاری کنید تا
بحرانی راه بیافتد)، اعلام کنید بُرهۀ نیاز به چیزی فرارسیده که گاهی آن را «سیاستورزی
فوقالعاده» مینامند، برخی یا همۀ هنجارهای دموکراتیک را معلق سازید، و بعد میخ
فهرست خواستههای بنگاهها را در اسرع وقت بکوبید. پژوهشها نشان دادهاند که تقریباً
هر وضعیت آشوبزدهای، اگر رهبران سیاسی آن را در قابی قرار دهند که عصبیّت کافی
داشته باشد، میتواند به کار این جادهسازی بیاید. این بحران میتواند یک اتفاق بسیار
رادیکال مثل کودتای نظامی باشد، اما شوک اقتصادی بازار یا بحران بودجه هم بس است.
مثلاً در زمان تورم افسارگسیخته یا فروپاشی نظام بانکی، نخبگان حاکم معمولاً
توانستهاند ضرورت حمله به حمایتهای اجتماعی یا نجات بخش مالی خصوصی با هزینۀ
سرسامآور را به مردم وحشتزده بقبولانند، چون ادعا میکنند در غیر این صورت یک
آخرالزمان اقتصادی تمامعیار رُخ میدهد.
مولف:
نائومی کلاین | مترجم: محمد معماریان
نائومی
کلاین (Naomi Klein) نویسنده، فعال اجتماعی و مستندساز آمریکایی
است که بیش از هرچیز برای نقدهایش دربارۀ جهانیشدن شرکتی، بحران زیستمحیطی و
نئولیبرالیسم شناخته میشود. کتاب «دکترین شوک» او جنجالی عظیم در رسانهها به پا
کرد و تحسین فراوان منتقدان را در پی داشت.
متن
کامل: +
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر