هاشمی
میگوید که در زمان ریاستجمهوریاش «آقای روحانی مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت
ملی بود. نظر او هم مثل من است که ما باید مسئلهمان را با امریکا حل کنیم. آقای
روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر،
و ضمن اینکه خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم.»
چنان
که هاشمی روایت میکند، او در این دیدار نتوانسته بود نظر آیتالله خامنهای را با
خود همراه کند و مذاکره با امریکا با اصول مدنظر ایشان همخوانی نداشت؛ «خیلی بحث
کردیم. یکی ـ دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف
داشته باشم نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت میدانم. چون ایشان رهبر هستند و
حق اظهارنظر قاطع دارند. همین الآن هم همینطور است. من گفتم نمیتوانم حرف دیگری
به شما بزنم و فقط مسئلۀ ما و خداست. بالأخره در روز قیامت از من و شما میپرسند
چرا اینهمه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد اگر اینها را بر عهده میگیرید
من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند بله، جواب خدا با من باشد.»
📚 منبع:
روایتی از زندگی و زمانه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، ص ۶۷۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر