مصطفی
ملکیان
خواسته
به چیزی در زندگی انسان اطلاق میشود که انسان تا زمانی که به آن نرسیده، احساس
رنج میکند، اعم از این که وقتی به آن رسید احساس لذت بکند یا نکند. اما نیازهای
آدمیان به چیزهایی اطلاق میشود که بدون آنها بقای زندگی به خطر میافتد. اگر به
فردی آب و خوراک نرسد، اگر فردی پوشاک و مسکن نداشته باشد، استراحت نداشته باشد،
بقای کمّی و کیفی زندگی او به خطر میافتد ... همه انسانها از خواستههای خود
آگاهند اما این سخن به هیچوجه در باب نیازهای انسان صادق نیست ... ممکن است در
جایی نیازی وجود داشته باشد و شخص نیازمند خبر نداشته باشد که به آن چیز نیاز دارد
یا در جایی شخصی به چیزی نیاز نداشته باشد و گمان کند که به آن چیز نیاز دارد ... انسانها
در باب نیازهایشان ممکن است خطا بکنند چنان که در اغلب موارد نیز انسانها در
تشخیص نیازشان خطا میکنند ... هرکسی متخصص خواستههای خودش است اما شناخت نیازها
نیازمند رجوع به متخصص است ... دنبال کردن خواستهها گاهی به سود آدمی است و گاهی
به زیان او، اما دنبال کردن نیازها همیشه به سود آدم است ... اخلاق در تزاحم میان نیاز و خواسته، میخواهد
به ما بگوید که از نیازت طرفداری کن و در مقابل خواستهات بایست ... اگر خواستههای
شهروندان با نیازهایشان منافات داشت دولت وظیفه اخلاقی دارد که در برابر خواستههای
مردم به نام برآوردن نیازهای آنها بایستد. از همین حیث جیهالمله ها در علم سیاست
با خادمالمله ها فرق میکنند. سیاستمدار وجیهالمله به دنبال تحقق خواستههای
مردم میرود چون میخواهد وجاهتش را پیش مردم حفظ کند. او خواستههای مردم را رصد
میکند و حتی اگر این خواستهها خلاف نیاز و عقلایت بود باز همانها را شعار میهد
تا وجیهالمله باشد اما سیاستمدار خادمالمله میخواهد به مردم خدمت بکند و بنابراین
به دنبال برآوردن نیازهای مردم میرود .... سیاستمداران باید پنج دسته نیازهای
جسمانی، ذهنی، روانی، ارتباطی و اجتماعی و احتمالا معنوی و روحانی را بشناسد و
برای شناختن این، انبوههای از علوم و معارف مورد نیاز است. بنابریان کافی نیست که
رژیم سیاسی اراده کند به طرف برآوردن نیازها، و نه خواستهها، برود. تحقق این
اراده نیاز به متخصصانی در علوم و معارف انسانی دارد ... اگر یک نظام سیاسی ایدئولوژیک
باشد اصلا نمیتواند نیازهای مردم را برآورده کند چون نیازها لحظه به لحظه در حال
کشف شدنهای جدید هستند. ایدئولوژیک بودن در #دو_ادعا نهفته است: یکی اینکه حقیقت
آشکار است و نیاز به مطالعه و تحقیق و ناخنک زدن و سرک کشیدن ندارد و دوم اینکه
حقیقتِ آشکار، پیش ماست ... دولتی که بخواهد اخلاقی باشد باید به نیازهای
شهروندانش توجه کند و به این منظور باید به صاحبنظران فراوانی در میان فرزانگان و
عالمان علوم تجربی و انسانی و فلاسفه و عارفان مراجعه کند. با این حال برآوردن همه
نیازهای مردم نیز بر عهده دولت نیست ...
* خلاصهای
از سخنان استاد ملکیان به بهانه انتشار کتاب «سیاست شادکامی» | منبع: مجله اندیشهپویا،
ش 43 (خرداد و تیر 96)، ص 110
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر