مصاحبهگر (فرزانه آیینی از روزنامه شرق) از محسن رضایی
درباره عملکرد قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و این اتهام پرسیده که این قرارگاه
رقیب بخش خصوصی شده. محسن رضایی میگوید: «دولت وقتی میبیند کسی یا نهادی ضابطهای
را زیر پا گذاشته است، باید با اقتدار ایستادگی کند و حق مردم را احیا کند.»
مصاحبهگر دوباره میپرسد: «به نظرتان دولت واقعا میتواند با قدرتهای موازی که
درکنار و حتی روبهروی قوه مجریه شکل گرفتهاند، مقابله کند؟» جواب محسن رضایی
قابل توجه است؛ «دولت توان دارد مسئله هستهای را حل کند، دولت توان دارد
سانتریفیوژها را تعطیل کند اما نمیتواند مشکل یک پیمانکاری را حل کند؟!»
طرح پرسش در برابر پرسش، شیوهای قدیمی برای فرار از پاسخ
صریح است با این حال:
1) آیا محسن رضایی نمیداند پیمانکاری که "فرمانده"اش
بعد از اعلام عقد قرارداد کشتیسازی با کره جنوبی، دولت را با تحکم فرمان به لغو
قرارداد میدهد و تلویحا متهم به خیانتاش میکند، "یک پیمانکار" نیست؟(+) چند
پیمانکار درجهدار ِ یونیفرم و چکمهپوش این فرمی ِ دیگر وجود دارد؟ (این تهاجم
لابد نمونه "رسانه"ای شده چنین فشارهاییست).
2) آیا محسن رضایی نمیداند حل مسئله هستهای بیجواز و نظارت و
حمایت رهبری میسر نمیشد؟ به تصریح رییس مجلس؛ «برجام، تصمیم نظام بود.» چه قرائنی
وجود دارد که مواجهه با قدرتهای موازی و مقابلهجو علیه دولت، مورد پشتیبانی و
تصمیم نظام است؟ (در حالی که اظهارات صریحی از سوی فرماندهان برخی نهادها وجود
دارد که همراه دولت، به اعتبار آن که "دولت" است، نیستند؛ شرایط محقق
شود (فارغ از رای مردم)، همراهند، نشود: تُرمزند و سد).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر