اول: «من با تعامل با آمریکا حتما مخالفم. هر کسی که میخواهد
در ایران سر کار بیاید، تعامل با آمریکا کاری غیرعقلانی است. با هر کسی هم دوست
داشته باشد، میتوانم مناظره زنده تلویزیونی کنم. بهشدت با تعامل با آمریکا مخالفم.
تعامل با آمریکا را ذلت و نابودی ایران و اقتصاد آن میدانم. تعامل با آمریکا را
فقر و فلاکت مردم و عقبماندگی مردم میدانم. الان شما ببینید، عربستان نمونه
تعامل با آمریکاست. سرنوشت آن چیست؟ بزرگترین تولیدکننده نفت و صادرکننده نفت
جهان، دکل که هیچ، پیچ دکل را هم نمیتواند بسازد. کسی که بزرگترین تولیدکننده
نفت است، اگر مستقل بتواند تصمیم بگیرد، باید بزرگترین دانشگاههای نفتی جهان و
پمپ و تلمبهخانهها و پالایشگاههای جهان در آنجا باشد. باید برجستهترین نفتکشها
در آنجا ساخته شود و بهترین دانشمندان در زمینه نفت آنجا باشند. تعامل با آمریکا
یعنی این؛ یعنی کویت. اگر کویت خودش روی پای خودش میایستاد و با آمریکا تعامل نمیکرد
و ایرانی فکر میکرد و مقاوم بود، الان کشوری بود که مثلا به جای اینکه بنز سوار
شوند، بنز میساخت. قطر اگر مثل ایران مستقل بود، الان باید بزرگترین دانشمندان
پتروشیمی و آزمایشگاههای پتروشیمی جهان را داشت.»
.
دوم: «آقای خاتمی رفته برای کار سیاسی از شاه عربستان پول
گرفته. (خبرنگار میگوید: اینکه تکذیب شده) تکذیب شده؟ از من شکایت کنند و من را
محاکمه کنند.»
.
سوم: این روزها، بار دیگر نوبت گرامیداشتن روز و هفته
بسیج و سخنرانی و کلیپها و شعرهای حماسی و البته تکراری در عظمت شأن و شئون
"بسیج" و "فرهنگ بسیجی" فرا رسیده است. در حالی که همه جا
«میزان "حال فعلی" افراد است»، اما هنوز از جمله در این فقره، در وصف
بسیج، به جملاتی از بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی که نهایتا و عموما شاهد
"حالِ ماضی" بسیج است، استناد میشود.
.
چهارم: یک نشانه شأن سازمان، شأن فرمانده و رییس آن سازمان
است. سردار نقدی، فرمانده این روزهای بسیج مستضعفین، وقتی میخواهد درباره تعامل
با آمریکا حرف بزند (بند "اول" همین یادداشت)، امثال ژاپن و کرهجنوبی و
مالزی و سنگاپور و چین و هند و برزیل و کانادا و آلمان سازندهی بنز را که شاهد
نمیآورد که هم با آمریکا تعامل دارند و هم خیلی سرشان بالاست؛ تازه گیریم درباره
توانایی عربستان و کویت و قطر هم راست میگوید و تصادفا یادش رفته که مردم قطر،
بیشترین سرانه درآمد کل دنیا را دارند. او نمیخواهد باور کند به همان اندازه که
حل مشکلات کشور را در رابطه با آمریکا دانستن، احمقانه است، لااقل به همان اندازه "مردود
دانستن تعامل با آمریکا" برای حل مشکلات کشور نیز غیرعقلانی است و یا حتی
فریبکارانه. فرمانده این روزهای بسیج مستضعفین به راحتی تهمت میزند (بند
"دوم" همین یادداشت) و وقتی میخواهد خودش را زیر ضرب و فشارِ وجدان
و انصاف نداشتهاش بگیرد، میخواهد که
محاکمهاش کنند! بعد به کسی تهمت میزند و از کسی میخواهد از او شکایت کند که
تصویر و صدایش ممنوع است و حتی برای رفتن به سالن نمایش و تماشای تئاتر، راهش را
میبندند. این سازمان بسیج و بانک مهراقتصادش و غول سرمایهدارش در بورس (شرکت
سرمایهگذاری مهر اقتصاد ایرانیان) و هزاران پایگاه مقاومت یکدست و یکصدایش که
اگر نه همه، اما بسیاری از اعضایش با امتیازهای ایندنیایی عضویت در بسیج دلگرم میشوند،
واقعا مصادیق همان توصیفهای بسیج روزگار ماضیاند؟
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر