خطا در برآورد تاثیر تحریمها منجر به این شده
بود که در سخنرانیها و «تظاهرات» از تحریم استقبال شود. کارد اما به استخوان که
رسید، همه چیز به سرعت تغییر کرد؛ «نعمت تحریم» تبدیل شد به «تحریمهای ظالمانه»؛
البته ماهی به موقع از آب گرفته شد؛ قبل از این که بمیرد! با این حال کسانی هنوز
در فضای «نعمت تحریم» سیر میکنند؛ امثال صدیقی امام جمعه موقت تهران که اخیرا
گفته: «قدر نعمت تحریم را ندانستیم، میتوانستیم از فرصت تحریم و با بهرهگیری از ابتکار
و خلاقیت و شرایط ضرورت در راه بینیازی از خارج تلاش کنیم و به شکوفایی در مسیر اقتصاد
دست یابیم»! به نظر میرسد چنین افرادی شناخت کافی از اثرات تحریم و توان کشور ندارند
- اگر بدبینانه تصور نکنیم که خود را به نادانی زدهاند یا از این زحمتها برای
تجارت قانونی و عادی، منفعت میبردند. در حالی که صدا و سیما برای شناساندن ابعاد
اثر تحریمها علاقهای به اقدام ندارد – چه آن که خطای بزرگان را در برآورد اثر
تحریمها و قدرت تحریمکنندگان را در فلج کردن اقتصاد و معیشت مردم ثابت میکند – این
وظیفه سایر رسانههاست که مرور وضعیت هولناک روزهای تحریم را به آینده موکول
نکنند.
.
روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود (21
بهمن 94)، زیر عنوان «آدمفروشی به خاطر جایزههای میلیون دلاری آمریکا» یادداشتهایی
از یازده تن از تجار و بازرگانان درباره «خاطرههای تلخ سالهای تحریم» منتشر کرده
است (اینجا + و اینجا ++). برخی از گزارههای این یادداشتها به این قرار است:
.
.
حمید حسینی (رئیس اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای
نفت، گاز و پتروشیمی):
.
در دوره تحریم، ما مجبور بودیم برای اینکه نفهمند کالاهایمان ایرانی است، اسنادی ارائه دهیم که نشان دهد کالای ما ایرانی نیست ... برخی از صاحبان کشتیها هم که اغلب یونانی بودند، بعد از چند بار که محموله از ایران میبردند، صاحب محموله را لو میدادند و از آمریکاییها جایزه میگرفتند؛ یعنی همه اسنادی را که از بارگیری و حمل و تحویل محموله داشتند به اوفک (دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا) میدادند و اوفک هم در صورت صحت اسناد، به آنها جایزه پنجمیلیوندلاری میداد و شرکتها و اشخاص دو طرف معامله را به فهرست تحریم اضافه میکرد.
.
.
مجیدرضا حریری (نایب رئیس اتاق مشترك ایران و چین):
.
مواردی بوده که تاجر نمونه کالا را در کشور مبدأ بررسی کرده، معامله انجام شده و ٣٠ درصد هم عموما در محدوده ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار دلار پیش پرداخت داده است اما بعد کالاهایی متفاوت از آنچه مقرر بوده برایش فرستادهاند. این اتفاق معمولا برای محصولات شیمیایی رخ میداد؛ زیرا بهعنوان مثال سفارش اسید داده میشد اما بعد آنچه در گمرك تحویل گرفته میشد، بشکههای پر از آب بود. برای مسائلی از این قبیل، دست به دامان پلیس فتا هم شدیم و دایرهای در دادسرا برای جرائم الکترونیکی ایجاد شد؛ اما آنها نیز نتوانستند كاری از پیش ببرند؛ زیرا اصل و بدلبودن این کالاها از روی ظاهر قضاوتکردنی نیست. اگر به دادگاه هم شكایت میكردیم؛ بهایندلیل که پول از حساب تاجر به حساب فروشنده واریز نشده؛ بلکه از حساب یک صراف حواله شده است، هیچ مدرک محکمهپسندی در اختیار تاجر مالباخته نبود.
.
.
رضا كامی (رئیس شورای مشترك ایران و تركیه):
.
در زمان تحریم مجبور بودیم كالاهایی را كه از كشورهای اروپایی خریداری میكردیم، به امارات یا تركیه بفرستیم و پس از آن دوباره به ایران وارد كنیم اما در چند سال اخیر گمرك این دو كشور به این موضوع حساس از دورزدن تحریمها آگاه شده بودند. بنابراین چارهای نبود جز آنكه این كالاها دوباره از كشور امارات یا تركیه به یك كشور ثالث كه اغلب كشورهای آفریقایی گزینههای انتخاب بودند، برود و دوباره از آن كشور راهی ایران شود. به همین دلیل دستكاری اسناد گمركی هم بسیار رواج داشت..
.
محمدرضا نجفیمنش (دبیر انجمن قطعهسازان):
.
ما قبل از تحریم برای خرید از خارج، با پرداخت١٠ درصد از ارزش معامله در بانکها گشایش اعتبار میکردیم یا از یوزانس بهرهمند بودیم. بعد که تحریم شدیم، وقتی بانکهای داخلی دیدند ما راه دورزدن تحریمهای خارجی را پیدا کردهایم، شروع کردند به تشدیدکردن تحریمها. وقتی برای چین و هند گشایش اعتبار میکردیم، ابتدا ١٠ درصد پیشپرداختی را که برای گشایش اعتبار میپرداختیم به صددرصد رساندند. بعد به این صددرصد هم ٣٥ درصد دیگر برای احتیاط اضافه کردند ... توجیهشان این بود که مبادا کسی بیاید، ارز ارزان بگیرد و واردات انجام ندهد.
.
.
محسن بهرامیارضاقدس (رئیس کمیسیون تسهیل تجارت
اتاق تهران):
.
صادرکننده ایرانی باید شرایط تبعیضآمیزی را تحمل میکرد. اجازه حضور و رقابت در بازار هدف را نداشت. دو دستی بازار را به حریف میدادند و در حالتی که بازرگان ایرانی برای حملونقل کالا و نقلوانتقال پول هم مشکل داشت، باید به این بازارهای یکطرفه، کالا صادر میکرد و برای اینکه پولش را به ایران برگرداند هم باید هزینههای هنگفتی میپرداخت..
.
پدرام سلطانی
(نایبرئیس اتاق ایران):
.
تحریم، دورانی بود که تجار، صنعتگران و فعالان اقتصادی ایران، آن عزت و احترام اقتصادی معمول را نیز نداشتند ... نمیتوانست بهراحتی برای انجام کارهایش به برخی کشورها سفر کند، تجار بسیاری از کشورها حاضر نمیشدند بیایند با او مذاکره کنند. حتی برخی جواب ایمیل او را نیز نمیدادند ... ما بیشتر روی کشورهایی مانند چین، هند و کره و مانند اینها متمرکز شده بودیم. تازه اینها هم با اشراف بر وضعیت ما، واقعا بسیاری مواقع یکطرفه برخورد میکردند اما ما چارهای جز پذیرش نداشتیم ... کشورهایی که حالا از دوستی آنها تشکر میکنیم، واقعا از بابت تحریم اقتصادی ایران منتفع شدند ... در قبال هزینههای گزافی که پرداخت کردیم، دست دوستی به ما دادند.
.
یحیی آلاسحاق (رئیس پیشین اتاق بازرگانی تهران):
.
تحریم یک کلاس درس بود، البته یک کلاس پرهزینه، با تکالیف و تنبیههای سنگین. حالا دولت هم باید فهمش را بالاتر ببرد که یک وقت فارغالتحصیلان تحریم دورش نزنند..
.
محمدرضا بهرامن (رئیس خانه معدن ایران):
.
تحریم جدای از همه محدودیتها، یک فضای رانتی را برای عدهای در داخل و خارج از کشور ایجاد کرد و عملا همین فضا ضربه نهایی را به تولید کشور زد ... شریک خارجی ما یک بار مقدار قابلتوجهی پول را از طریق همین صرافیها به ایران حواله کرد اما ٩ ماه تلاش شد تا یک به یک رد انتقالها را بگیریم و به پول برسیم. پول داخل سیستم بانکی بود اما در این جابهجاییها کارها به هم گره خورده بود و نمیدانستیم پول کجا مانده است ... ما مجبور بودیم هر بار صرافیها را تغییر بدهیم چراکه همهچیز لحظه به لحظه توسط تحریمکنندگان کنترل میشد و شریک ما هم نگران بود ... مجبور بودیم بهخاطر یک قطعه خیلی ساده، یکی، دو هفته کار را تعطیل کنیم تا قطعه از دوبی برسد.
.
.
سیدرضی حاجیآقامیری (نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان
فرش دستباف):
.
فرشی که صادر میکردیم نه از بابت حملونقل و نه از نظر بیمه و پوشش ریسک، وضعیتی قابلقبول و مطمئنی نداشت که خیال تاجر را راحت کند ... حالا اگر هیچ گشایشی در پساتحریم انجام نشود و فقط سوییفت دوباره برقرار شود، آنقدر برداشتهشدن بار روانی از تجارت به کام بازرگانان شیرین میشود که باقی سختیها را تحمل کنند.
.
.
ابراهیم
جمیلی (دبیرکل شورای بازرگانان ایران):
.
یک وقتهایی همه مقدمات را برای کارها آماده میکردیم، پول هم داخل حساب بود اما یکمرتبه صبح که از خواب بیدار میشدیم، با پیامک و ایمیل یا از هر مسیر دیگری به ما اطلاع میدادند حسابتان مسدود شده است. وقتی تجارتی را آغاز میکردیم تقریبا هیچ اعتباری به ادامه بیدردسر آن وجود نداشت..
.
محمد لاهوتی (رئیس کنفدراسیون صادرات):
.
خیلی از اوقات بود که به دلیل تغییرات بازار، خریداران بهراحتی به تعهد خود عمل نمیکردند و چون جنس در بندر معطل میماند، مجبور بودیم قیمت پیشنهادی خریدار را بپذیریم. به جای تجارت با السی، امانتفروشی باب شده بود.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر