۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

شیخ نمر و شیخ نمر

عکس: نمایی از فیلم «زیرزمین»

شیخ نمر که حکم اعدام‌اش دو ماه و نیم پیش تایید شده بود، اعدام شد. او مخالف آل‌سعود بود. ما می‌گوییم جز انتقاد و مخالفت، کاری نکرده بود و نباید اعدام می‌شد. یک روزنامه‌نگار سعودی می‌گفت وقتی ماموران خواسته بودند بازداشت‌اش کنند، محافظان شیخ نمر دست به سلاح برده بودند. نمی‌توان ادعای سویی را رد و سوی دیگر را به تمامی تایید کرد.  اعدام سیاسی و عقیدتی امّا همیشه تلخ است؛ انگار یک «ستمکاریِ پیش‌فرض» در همه اعدام‌های سیاسی لانه کرده و این، خانه بر باد ده است.
یک جایی، آن اوایل فیلم «زیرزمین» (اِمیر کوستوریتسا)، درست در لحظه‌ای که آن جنگ خانمان‌براندازی که همه فیلم را زیر سایه خواهد گرفت، می‌خواهد که شروع شود، مرد به ارگاسم می‌رسد. برای خیلی‌ها، جنگ همین است: ارگاسم! با اعدام شیخ نمر، حال خیلی‌ها خوب شد؛ ژست‌های غمگین این روزهایشان را جدی نگیرید؛ برای یکی دو روز اول است.
مسلمانان احتمالا تلخ‌ترین روزگار روابط بین خودشان را سپری می‌کنند در حالی که در بین نامسلمانان هم،  روز به روز مورد بدبینی بیشتر و بیشتری قرار می‌گیرند (این عقوبت برای پیروان «آخرین» دین ابراهیمی به چه معناست؟ نشانه چیست؟). جنگ و نزاع برای کسانی که از تبدیل دیگران به پیروان‌شان ناامید شده‌اند، بهترین راه برای تکثیر است. داعش اسم نیست؛ رسم است. احتمالا سیدحسن نصرالله در سخنرانی امروزش، وقتی گفته که داعش و سعودی‌ها کتاب مشترکی می‌خوانند، به مهم‌ترین نکته اشاره کرده؛ مشکل در  «باور» است، در «کتاب» است. کارمِن، زن ایرانی برادر اسامه‌بن‌لادن در کتابی که بعد از 11 سپتامبر منتشر کرد، خوب به این مسئله پرداخته بود که چطور کتاب‌های درسی عربستان سعودی به طور طبیعی افراطی‌گری تولید می‌کند؛ همین است که از 19 جانی هواپیماربای 11 سپتامبر، 15 نفرشان تبعه سعودی از آب در می‌آیند. عربستان از تجربه میلیشیا پروری ایران در لبنان، زخم خورده است. حتی اگر بپذیریم که مخترع داعش نبوده، راه اختراع آن را نیز نبسته تا برای میلیشیای شیعی، میلیشیای سنّی هم در بازار بوده باشد! حالا کم آورده و می‌بیند عراق با صدام سنّی بهتر از عراقِ اکنون است؛ همین شد که با ایران در سوریه و بحرین وارد نزاع نیابتی شد. شیعه بابت بشاراسد هزینه‌ای سنگین دارد پرداخت می‌کند که اصلا معلوم نیست به این جان‌‌های باخته و شهرهای ویران و دل‌های چرکین بی‌ارزد یا نه. هر چقدر هم بگوییم جنگ این روزهای خاورمیانه، جنگ بین مسلمانان نیست، به نقش ایوان می‌ماند. 
حکم اعدام شیخ نمر که تایید شد، جایی نوشته بودم که این موضع از بالای مقامات ایران در برابر حکم شیخ و توهین‌های مکرر بی‌عقوبت به نظام سعودی که عمده کشورهای مسلمان را همراه خود دارد، و وقتی ایران و عربستان بدترین روابط دیپلماتیک دهه‌های اخیر را دارند، یعنی «خدا شیخ نمر را بیامرزد»! بحث بر سر دخالت در امور داخلی عربستان هم نبود؛ بحث بر سر این بود که ملاحظاتی که امیدواری به نجات جان شیخ نمر را زیاد کند، اصلا مورد توجه نبود. انگار کسانی می‌خواستند سعودی‌ها زودتر کار را تمام کنند و برخی در همین حوالی به جنگ و خوشی‌هایش برسند که حالا رسیده‌اند!
بزرگترین ابتکار صهیونیست‌ها برای خلق اسراییل در فلسطین، تبدیل جنایت نازی‌ها در کشتار و نسل‌کشی یهودیان، به جنایتی علیه یک اقلیت دینی بود. این ابتکار البته به تولد اسراییل خیلی کمک کرد ولی بعد از هفتاد سال به کجا رسیده‌اند؟ آن جنایت، جنایت علیه بشریت بود نه علیه یک اقلیت دینی؛ این خیلی مهم است. چون روی این نکته خاک ریختند، خود یهودی‌ها شدند جانی علیه فلسطینیان و البته همین باعث شده که خاورمیانه روی صلح و آرامش نبیند. حالا هم ستم حاکمان منطقه علیه شیعیان را تبدیل کردن به ستم علیه یک اقلیت مذهبی، خطاست. اعدام شیخ نمر محکوم است نه این که چون او شیعه بوده؛ بلکه چون منتقد بوده و آنچنان که عیان است جز زبان و خطابه سلاحی نداشته (البته حتما در بین سعودی‌ها هم هستند کسانی که آیه «والفتنه اشد من القتل» را خوانده و بلدند و می‌خواهند هر نقد و مخالفتی را به اسم فتنه‌انگیزی، با نیست کردن جواب دهند! این روشی مرسوم در تاریخ اسلام بوده است).
اخبار را بالا و پایین می‌کنم شاید یک مرجع دینی حقیقی یا حقوقی سنّی اعدام شیخ نمر را محکوم کرده باشد. پیدا نمی‌کنم. این غم‌انگیز است. کاش بوده و من نوعی ندیده باشم ... اگر چنین نباشد، یعنی که صف‌ها و دل‌ها جدا افتاده؛ این یعنی ناقوس جنگ‌های طولانی، دشمنی‌های زیاد. بدون این که معلوم شود، هیولاهایی در درون مردم منطقه جان خواهد گرفت که جهنم را به زمین خواهد آورد. حالا عده‌ای هم بروند هیزم بر آتش این نزاع‌ها و دشمنی‌ها بریزند: احمقانه و شریرانه سفارت آتش بزنند، احمقانه‌تر اسم خیابان عوض کنند در حالی که در همین کشور، زندانیان سیاسی اعدام شده در پس محاکمه‌های فوری، گاه حتی سنگ قبر ندارند.


 ** 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر