«دولت (...) نمیتواند مانع اعتراض مردم این کشور شود.»
جای (...) بگذارید: «ایران». اگر یک مقام «نظامی» یک کشور غیر،
چنین جملهای بگوید، هم دستگاه دیپلماسی و هم رسانههای ما، واکنش نشان میدهند؛ «در
امور داخلی ما دخالت نکنید». به این اضافه کنید شرایطی را که در آن گزارشهای خبری
و ولههای تلویزیونِ دولتی کشوری، نظام سیاسی ما را در حال فروپاشی نشان میدهد، شاعران
معارض و مخالف نظام را به شعرخوانی در محافل دولتی دعوت میکند و روزنامه تحت مدیریت
نماینده نفر اول دولت، تیتر میزند: مبارزه تا فروپاشی فلان و بهمان یا به نقل از معارضان
که «ممنونیم که از «انقلاب» ما علیه دولت ایران حمایت میکنید». ابراز ناخرسندی صرف
جمهوری اسلامی ایران از چنین رویهای، طبیعیترین واکنش به این نوع دخالتهاست.
.
اما ماجرا انگار جور دیگری میشود وقتی بدانیم این جانشین فرمانده
کل سپاه بوده که گفته: «دولت بحرین نمیتواند مانع اعتراض مردم این کشور شود»، این
صدا و سیمای ماست که مرتب درباره براندازی آلخلیفه گزارش میدهد و شاعر انقلابی
بحرینی است که برای شعرخوانی دعوت می شود، این کیهان است که تیترهای تحریک کننده علیه
نظام سیاسی حاکم بر بحرین میزند و یک بار هم مدير مسئول آن گفته: «اين حق براي ايران
وجود دارد كه خواستار بازگشت بحرين، يك استان جدا شده، به ميهن اسلامي باشد»؛
تحریک کننده تر از این میشود سراغ گرفت؟
.
این البته به این معنا نیست که آلخلیفه بر مردمانش ستم نمی
کند یا آنها از براندازی جمهوری اسلامی حرف نمیزنند؛ اصلا سر این هم بحث نمیکنیم
که «چه کسی اول شروع کرد؟»! حرف اینجا این است که اگر طرف مقابل به این دخالتها اعتراض
کرد، نگوییم این اتهامات واهی است؛ این دروغ است. یا اینها، اتهامات واهی نیست یا
هر وقت کشور دیگری، یا رسانههای دولتی آن درباره شرایط داخلی ایران اظهار نظر کردند،
دخالت در امور داخلی به حساب نمیآید.
اینها را به عنوان کسی که دوست ندارد «دیپلمات» باشد عرض میکنم.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر