سلام
.
«آیینه» را باید که از دردسرسازترین اختراعات به حساب آورد، به اندازه دینامیت، با بیشتر حتی! بعد از آیینه بود که «خود» آدمها توی قیافه حبس شد، گم شد،
از یاد رفت، جابجا شد، نابود شد ...
بهانه حسادت هم شد؛ آن طور که آیینه اتاق تو، مرا حسود بارآورد؛ و این فقره البته که گوارای من است!
بهانه حسادت هم شد؛ آن طور که آیینه اتاق تو، مرا حسود بارآورد؛ و این فقره البته که گوارای من است!
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر