۱۳۹۲ آبان ۲۰, دوشنبه

نامه‌ی پنجاه و دوم

سلامْ خوب
به خیالم آمده که لابد «فرود آمدن» و «رسیدن»  توی فکرشان بوده که "ایر پورت" را ترجمه کردند به «فرودگاه»، و گرنه، با این دل‌ها و با این مملکتی که ما داریم، با این همه هواخواه برای «رفتن» و «کنده شدن»، تا بوده برخاستن و رفتن و نیامدن بوده؛ خاستگاه، صعودگاه، بِدرودگاه ... یا حتی: درگاه آسمان، بندرگاه هوا!
این کلمات و این زبان، خیلی زور و قدرت دارند، ولی گاه چیزی را عوض نمی‌کنند. برای کسی که بال ِپریدن ندارد، فرودگاه با ایر پورت و با خاستگاه و با حسرتگاه توفیری ندارد.

.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر