(1)
هاشمی
رفسنجانی در موضعگیری تندی علیه صدا و سیما، گفته که «مردم دیگر تحت تاثیر صدا و سیما
و جعبهای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل ميدهد نیستند؛ مردم ایران امروز آگاه
شدهاند و عقل خود را دست جعبهای که سانسور ميکند، نميدهند.»(+)
.
رئیس
مجمع تشخیص مصلحت نظام، البته باید این جمله را تکمیل هم بکند؛ اینکه صدا و سیما جز
سانسور، پیشه دیگری هم دارد: «وارونهنمایی». باید سانسور، و بدتر از آن: "وارونهنمایی"
همیشه محکوم و مذموم باشد. با این همه اعتراف به این واقعیت تلخ در چنین سطحی، جدای
از قدردانی قربانیان صدا و سیما، به احتمال قریب به یقین جز به زهرآلودتر شدن شمشیر
صدا و سیما علیه رفسنجانی منجر نخواهد شد.
.
(2)
غلامعلی
حدادعادل دیروز در جمع دانشجویان دانشگاه پیام نور گفته: «تازگیها برخیها به جای
"خدانگهدار" اصطلاح "مواظب خودت باش" به کار میبرند که اگرچه
واژهها فارسی است، لیکن اسلوب آن خارجی است، در حالی که که در فرهنگ ما "خدانگهدار"
برگرفته از فرهنگ دینی و اسلامی است.»(+)
.
بیان
دغدغهای در این سطح توسط مشاور عالی مقام
رهبری در حالی که بحث های بسیار جدی در حوزه «کارآمدی» مدیریت مورد حمایت امثال خود
او وجود دارد، احتمالا یا ناشی از افراط در بیدغدغگی است، یا افراط در لولو سازی از
هر آنچه، به گمان وی، دینی و اسلامی نیست و یا افراط در دست کم گرفتن مخاطب در آن حد
که موجودی بیخبر از واقعیتهای بارز جامعه تصور شود.
.
(3)
سید
احمد خاتمی هم اوایل هفته جاری گفته: «مشکل هستهای ما حل شود غرب خواستار تساوی زن
و مرد می شود.»(+)
.
این
حرف "آیتالله"ی که در پانزده ساله اخیر ناگهان برکشیده شد، چه معناهایی
می تواند داشته باشد و برای این که دعوای ما با غرب به مبانی اعتقادی اسلامی نرسد چه
باید کرد؟ اصلا باید کاری کرد؟ این یعنی مشکل با غرب دائمی است؟ دعوا باید در همین
سطحی باقی بماند؟ اگر برای مشکل هستهای تحریمهای کمرشکن وضع میشود، برای دعوای تساوی
حق زن و مرد هم چنین تحریمهایی وضع خواهد شد؟ پاسخ این سئوال به احتمال زیاد منفی است
ولی وقتی رفع رنج مردم، به واسطه الغای تحریمها، اولویت نباشد، معلوم است که مشکل هستهای
نباید حل شود. تازه این ادعای امام جمعه تهران و عضو مجلس خبرگان و هم راستا نشان
دادن مشکل هستهای با دعوا سر تساوی زن و مرد، بیشتر به بازی با اعتقادات بخش سنتی
جامعه میماند و جلب رضایت آنها به حل نشدن مشکل هستهای حتی با وجود ورشکستگی اقتصادی
کشور.
.
(4)
«اگر کسی در بند حکومت کردن است، و خواهان دوام آن، باید بتواند مفهوم واقعیت را جابجا کند. زیرا راز حکمروایی در تلفیق اعتقاد به لغزشناپذیری با قدرت عبرتگیری از اشتباهات گذشته نهفته است.»
.
این
جمله را جرج اورول در رمان «1984» نوشته. به روز مانده هنوز! اگر متوجه نشدهاید، می
ارزد به این که تا صد بار بخوانیدش؛ مدام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر