۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

سریع القلم: «حالا من از افغانستان مثال می‌زنم»


امیدوارم جزء کسانی بوده باشید که مصاحبه اخیر محمود سریع القلم را با روزنامه شرق خوانده اند! اگر نخوانده اید، متن کامل را اینجا(+) و فایل PDF اش را از اینجا(+) می توانید ببینید و دریافت کنید. در ادامه چند جمله آن را انتخاب کرده ام که باز امیدوارم با خواندن آن ها، به شما احساس بی نیازی از مطالعه کامل آن دست ندهد! این البته ارتباط مستقیم به این دارد که بخواهید بدانید به نظر این استاد علوم سیاسی دانشگاه که حرف مقامات رسمی را طوطی وار تکرار نمی کند، حتی آن قدر شجاعت دارد که حرف خودش را بزند؛ با مثال و مستندات، بی توهم و خیالپردازی، آن چه در این یک سال و نیم گذشته در خاورمیانه رخ داده، چیست؟ برای چیست؟ برای کیست؟ ایران و عربستان و ترکیه چه آورده و چه برده اند و می برند و خواهند برد؟ در حالی که فضای سرکوب و تحدید قویا بر دانشگاه ها و روزنامه ها حاکم است، خواندن چنین مصاحبه ای در روزنامه شرق، مجال بسیار مبارکی است که کاش زبان ِ در کام کشیده سایر اساتید و اندیشه ورزان علوم سیاسی را، به چرخیدن وادارد؛ هزاران کاش ...
*
.
دکتر محمود سریع القلم از جمله گفته: «به باور من، دو کشور ترکیه و عربستان برندگان سیاسی و اقتصادی این تحولات هستند  ... ما در ایران مواد خام منطقه خاورمیانه را با دقت دنبال نمی‌کنیم، بعضا دید غیرواقع‌بینانه‌ای نسبت به کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس داریم ... ما مواضعی را اعلام می‌کنیم و با هر گروه یا کشوری که با این مواضع زاویه گرفت، ارتباط خود را قطع می‌کنیم. این مبارزه سیاسی است و نه تدبیر سیاسی ... تلقی منطقه خاورمیانه از ما عمدتا نظامی و امنیتی است و استنباط‌های علمی، فناوری، اقتصادی، تولیدی، نرم‌افزاری، هنری و کارآمدی ندارد. نتیجه‌ای که می‌خواهم استخراج کنم این است، در حال حاضر ترکیه کشور مدل منطقه است و طبیعی است این کشور به نسبت کشورهایی که نتوانستند مدلی ارایه دهند، اعتبار بیشتری دارد ... حدود 25 تا 30 سال است که جهان به طرف همگرایی و تعامل عمیق‌تر حرکت کرد و درست در همین زمان ما تصمیم گرفتیم به طرف بومی‌گرایی حرکت کنیم ... به نظر من جایگاه ایران یک جایگاه تاریخی است. خیلی‌ها به‌ویژه اسلامگرایان به انقلاب ایران به عنوان یک واقعه مثبت تاریخی نگاه می‌کنند که استبداد شاهان را پایان داد. اما مطمئن نیستند از آنچه که در ایران اتفاق افتاده چه می‌توانند بیاموزند. مهم‌ترین نکته‌ و سوالی که در ذهن آنها وجود دارد این است که چرا ایران با نظام بین‌المللی تا این حد در ستیز است. آیا این ستیز ریشه‌های فکری دارد یا ریشه‌های خلقی؟ ...  در اسلامگرایان فعال این عرصه، ایده‌آلیسم تعطیل است و این نکته مثبت این تحولات است ...  شوروی اولین کشوری بود که به فضا رفت، بعد هم هواپیماهای حمل‌ونقل نظامی ساخت که در آن 16 تانک جا می‌گرفت. هنوز هم آمریکایی‌ها برای انتقال نیروی نظامی بعضا از نیروی هوایی روسیه هواپیما اجاره می‌کنند. روسیه از نظر منابع طبیعی در دنیا اول است. ادبیاتی که روس‌ها در قرن نوزدهم تولید کردند و با انقلاب روسیه متوقف شد جزو میراث فرهنگی بشری است. اما چه چیزی باعث سقوط شوروی شد؟ منابع، امکانات و قدرت نظامی وجود داشت اما ایده‌هایی که اتحاد جماهیر شوروی معرف‌شان بود هم با طبع بشر سنخیت نداشتند و هم با واقعیت‌های جهانی در تناقض بودند ... ما با کدام تلقی از جهان می‌اندیشیم؟ تولید ناخالص داخلی کره‌جنوبی و مکزیک تقریبا با انگلستان برابری می‌کند. شرکت‌های چندملیتی از میان رفته‌اند و‌ هزاران شرکت کوچک و متوسط، مبنای برون‌سپاری (Outsourcing) شده‌اند. 35کشور و 1450 شرکت با هم همکاری می‌کنند تا هواپیماهای ایرباس ساخته شود. جهان امروز با جهان دهه 1340 و 1350 که مبارزه سیاسی می‌شد، به شدت تغییر کرده است ...  در سال 2010 به واسطه کار و همکاری با جهان و یادگیری و تعامل با آن، روزانه 22 نفر در برزیل‌ میلیونر شدند. الان برزیل در دنیا از نظر اقتصادی نسبت به ایتالیا و اسپانیا جایگاه مهم‌تری دارد و از نظر تولید ناخالص داخلی از روسیه 650میلیارد دلار جلوتر است ...  در فضاهای کاری وقتی دیپلمات‌های ایرانی دیگران را به ستیز با مراکز قدرت جهان ازجمله سازمان ملل متحد دعوت می‌کنند همه گوش می‌کنند؛ با احترام؛ بعضی‌ها هم پاسخ‌های دیپلماتیک می‌دهند. اما این اعتبار ندارد. دیپلمات‌های ایرانی ایده‌هایی دارند که این ایده‌ها فقط در راهروهای وزارت خارجه خودمان معتبر است و نه در صحنه واقعی بین‌المللی ... مجموعه مدیران ما حدود سه، چهار‌هزار نفر هستند با اندیشه‌هایی که در یک لووپ بسته‌ در حال گردش است. متاسفانه چون عموما زبان نمی‌دانند و متون خارجی به عربی، فرانسه و انگلیسی نمی‌خوانند با جهان هم در ارتباط نیستند. اغلب مدیران ما به جای کتاب، بولتن می‌خوانند. بولتن‌هایی که با تکه‌های بریده شده‌ای از یک کتاب حتی با چندین اشتباه در ترجمه، به تناسب کسانی که می‌خواهند بخوانند تهیه می‌شوند ... ما هم حرف‌های بسیار خوبی داریم.  جهان نه حافظ دارد، نه سعدی، نه مولانا و نه فارابی. زمان اینکه ما جهان را فقط یک پدیده سیاسی براساس تفکرات چپ و ضد امپریالیستی ببینیم گذشته است. البته یک مقدار بحث، بحث نسلی است. افکار سیاستمداران نسل اول انقلاب ما در جهان جنگ سرد شکل گرفته است. جهان دو قطبی که افکار چپ خیلی در آن رایج بود ولی الان جهان، جهان دیگری است ... اگر این جمله که «هدف ما تعامل با ملت‌هاست» اعتبار داشت، وزارت خارجه ما با زبان دیپلماتیک نمی‌گفت ما می‌خواهیم با انگلیس روابط‌مان را از سر بگیریم ... آیزا برلین، فیلسوف روسی‌تبار انگلیسی می‌گوید دو ملت در دنیا فوق‌العاده ایده‌آلیست هستند و ایده‌آلیسم به آنها خیلی لطمه زده است؛ یکی ایرانیان و دیگری روس‌ها  ... اینکه الان روابط ‌ما با عربستان در بدترین شرایط 30 سال گذشته است، اینکه با اغلب همسایگان مشکل داریم، برمی‌گردد به ذهنیتی که از خودمان و جهان داریم. حالا یا جهان اشتباه می‌کند یا ما. اگر بخواهیم منصفانه و منطقی با مساله برخورد کنیم، حداقل باید مناظره کنیم و ببینیم که آیا ما درست می‌گوییم یا جهان و بالاخره چگونه باید زندگی کرد و با دنیا تعامل داشت. الان تعداد کشورهایی که یک تبعه افغانستان می‌تواند بدون ویزا با گذرنامه‌اش سفر کند از ایران بیشتر است. اوایل دوره تدریس مثال ما کشورهای آلمان و ژاپن بودند. جلوتر که آمدیم مالزی، برزیل و ترکیه مثال‌زدنی شدند. اما حالا من از افغانستان مثال می‌زنم. افغانستانی که در کابینه دولتش پنج زن تحصیلکرده و متخصص حضور دارند و آینده خوبی برایش پیش‌بینی می‌شود. حالا ممکن است این مسیر 20، 30 سال طول بکشد. اما این کشور با جهان در ارتباط است. شما به ندرت در هیات حاکمه افغانستان کسی را پیدا می‌کنید که به زبان خارجه مسلط نباشد ... غربی‌ها مدعی هستند عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین هرکدام یک اهرم‌ بازدارندگی ایران در مقابل آمریکا هستند تا آمریکا وارد مسایل داخلی ایران نشود. از دیدن آنان این استراتژی دو دهه امنیت ملی ایران بوده است ... محوری‌ترین شخص در حوزه سیاست‌گذاری آمریکا طی 15سال گذشته در موضوع هسته‌ای، شخصی به نام دنیس راس بوده که یک استاد علم سیاست است. البته او عمدتا در کار اجرایی بوده تا کار علمی. اگر نوشته‌های او را طی سال‌ها مطالعه کنید او مدعی است روان‌شناسی رهبران ایران، روان‌شناسی فشار است.»
.
در پلاس(+)
.
.

۱ نظر:

  1. تاسفی که همیشه بعد از این چنین افکار بسیار مهم و البته معقولی داشت این هست که خدا کنه براشون اتفاقی نیفته.... ولی واقعا مگه جز این است؟ این رفتار ها علاوه بر اسیبهای جهانی .. آسیبهای جدی در داخل کشور هم داشته .. هم روحی و هم علمی و اجتماعی.. متاسفانه...

    پاسخحذف