ماجرای 24 اسفند در مجلس، یعنی آن
معجون زهرآلود ِ از یاد نرفتنی از تحقیر و تمسخر واضح ِ نمایندگان ِ مجلس، و «کذب
در پاسخ» «فرار از پاسخ» در محضر مجلس، «معلول»
بود. تفاوت ها در تشخیص علت هست؛ برخی «علت» را سطح نازل سئوال ها و سئوال کنندگان
می دانند (یا نمی دانند، ولی می خواهند چنین القا کنند) و عده ای دیگر «علت» را
اطمینان رییس دولت از جلوتر نیامدن مجلس برای نظارت و استیضاح؛ یعنی یک مانور قدرت
در سال پایانی ریاست جمهوری. این تفاوت ها، و حتی آن اتفاق 24 اسفند در بهارستان، اما
آن اندازه مهم نیست که دوستداران نظام بتوانند صاحب آن اندازه از اعتماد به نفس شوند
که نخواهند در چنبره هیچ مصلحتی چنان گرفتار شوند که اعتماد به نفس ِ یک برآمده ی
مصلحت اندیشی هایشان، چنین موجبات وهن ِ محبوب شان شود (گو اینجا قانون بقای اعتماد
به نفس جاریست: معادل کسری اعتماد به نفس مصلحت اندیشان و اصولگرایان را احمدی نژاد بر دوش برده!).
اگر به این قوّه مجهز شوند، بند از دست و پای ناظر و کاربلد باز خواهد شد و امور
اصلاح می شود؛ اتفاقی که بی اعتنایی رییس دولت به اعتراض ها در نصب یک قاضی مساله
دار بر صدر یک سازمان متموّل، روزن ها به سوی آن را نیز کور می کند.
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر