۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

.

اي دوست قبولم كن و جانم بستان
مستم كن و وز هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرار گيرد بي تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
.
مولوی

۵ نظر:

  1. چندین سال پیش، برای مدت نه ماه مداوم، شب و روز این آلبوم را گوش می کردم. شاید باور نکنید که نتیجه اش هم شد همان نقطه ای که به عنوان تیتر مطلب نوشته اید. هنوز یکی از آن تابلوهای نقطه را دارم. اسمش ابد است، دیگری که ازل بود در یک نمایشگاه گم و گور شد.
    کلا چیز خطرناکی ست این آلبوم. اگر مراقب نباشی گرفتارت می کند و می بردت به جاهایی که نباید. اگر دل بدهی به دلش، آنوقت است که سر از ناکجاآباد درمی آوری، پابرهنه می روی در یک راه سنگلاخ پر پیچ و خم و بی راهنما فقط زخمی می شوی. راهی که این نشان می دهد را اگر قرار نیست تا آخر بروی نباید شروع کنی. ماندن در میانه ی راه سرگشتگی می آورد و بی جایی. دیگر نه توان رفتن داری و نه دل برگشتن.
    کلا خطرناک است، از ما گفتن!

    پاسخحذف
  2. در سنین جوانی و دبیرستان این نوار کاست را گوش میدادم و همه اشعارش را از حفظم. 20 سال پیش رفتیم در این راه ، زمانی که هم سن و سالهای ما یا دنبال درس بودند یا جوانی کردن

    پاسخحذف
  3. مجتبی! باورت می شود که یادم مانده اولین بار تو این شعر را برایم اوردی؟ روی کاغذ نوشته بودی و گفتی بخوان و من خواندم ...
    بگذاشتی ام غم تو مگذاشت مرا

    حقا که غمت از تو وفادارتر است

    پاسخحذف
  4. ميشه اسم آلبومي كه دوستان اينقدر شيفته اش شده ايد را بگيد؟ لطفا

    پاسخحذف
  5. برای سوفیا ... "یادگار دوست" / شهرام ناظری

    پاسخحذف