یک کاری کرده اند و حالا در به در دنبال "کف" مرتب برای خودشان هستند؛ شده با ادبیات "بی ادبی"؛ معجونی از دشنام و توهین و شده با لحنی آرام تر اما باز نافُرم؛ یکی در دفاع از اخلال در سخنرانی نوه امام نوشته: "١۴ خرداد ١٣٨٩را در تقویم سیاسی ایران باید رسما روز پایان دوران آقازادهها دانست. «آقازاده» کسی است که موقعیت و وزن اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی او بیش از آن که مرهون شایستگی و تلاش و مجاهدت خودش باشد، مدیون نام پدرش (یا جدش) است. وجود آقازادهها در محیط هر جامعهای امری اجتناب ناپذیر است. مشکل زمانی است که در میدان سیاست و اقتصاد و فرهنگ آقازادهها حاشیهی امن یا امتیاز ویژه داشته باشند ..."
گذشته از این که نویسنده این یادداشت ندیده یا شاید از یاد برده، یا با تیتر مقاله "جور" نبوده که یادآوری کند همان روز آقازاده های احمدی نژاد در ردیف مقامات ارشد، همان ردیف دوم و نه دورتر، نشسته بودند که شاید بزرگترین افتخار برادر بزرگتر بعد از آقازادگی، دامادی جناب مشایی، رییس دفتر پدر، باشد، مهم ترین مساله ای که در این بهانه تراشی برای تحریک مخاطب به "کف" زدن مورد غفلت قرار گرفته این است که اگر پریروز نوه امام هم حرمت نداشت، نه به این دلیل بود که عده ای تصمیم گرفته بودند "آقازادگی" را برچینند، بلکه قصد آن همه ترفند و هیاهو برچیدن "دیگر گونگی" بود؛ جا انداختن "هر که با ما نیست، جهنم بر اوست" بود که اگر چنین نبود و 14 خرداد 89 رسما روز پایان آقازاده ها بود، لاجرم باید تن آقاهایی هم که آقازاده هایشان "دیگرگونگی" را داده و "عافیت سیاسی" را خریده اند اما با "اقتصاد" معاشقه ها دارند، می لرزید ... و لرزید؟
گذشته از این که نویسنده این یادداشت ندیده یا شاید از یاد برده، یا با تیتر مقاله "جور" نبوده که یادآوری کند همان روز آقازاده های احمدی نژاد در ردیف مقامات ارشد، همان ردیف دوم و نه دورتر، نشسته بودند که شاید بزرگترین افتخار برادر بزرگتر بعد از آقازادگی، دامادی جناب مشایی، رییس دفتر پدر، باشد، مهم ترین مساله ای که در این بهانه تراشی برای تحریک مخاطب به "کف" زدن مورد غفلت قرار گرفته این است که اگر پریروز نوه امام هم حرمت نداشت، نه به این دلیل بود که عده ای تصمیم گرفته بودند "آقازادگی" را برچینند، بلکه قصد آن همه ترفند و هیاهو برچیدن "دیگر گونگی" بود؛ جا انداختن "هر که با ما نیست، جهنم بر اوست" بود که اگر چنین نبود و 14 خرداد 89 رسما روز پایان آقازاده ها بود، لاجرم باید تن آقاهایی هم که آقازاده هایشان "دیگرگونگی" را داده و "عافیت سیاسی" را خریده اند اما با "اقتصاد" معاشقه ها دارند، می لرزید ... و لرزید؟
آقازادگی تمامی ندارد؛ خوب یا بد؛ برای "کف" مرتب، برای آرام تر شدن وجدان، حیلتی دیگر باید.
جناب معيني آتچه داره اتفاق مي افتد نوعي جديدي از پاكسازي است كه پاك سازي نرم مي گويند. بنوع ديگري هم مي توان آنرا تحليل كرد و ان هم استفاده از چماق نرم قرمز(زبان) است .در كشوري كه اصول اوليه قانون اساسي رعايت نمي شود چگونه مي توان انتظار پايان عصر آقازادگي داشت؟ اين آقا كه از وبلاگش نقل كرديد هم دست پيش گرفتند كه پس نيفتند... صداي خرد شدن استخوان مي آيد و خطها كاملا در حال جدا شدن هستند.
پاسخحذفاين اصل كه هر كسي بايد به هزينه خودش سياست ورزي كند ، آن قدر واضح و بديهي است كه نيازمند استدلال نيست.
پاسخحذفبرای خودشم نوشتم.با اینکه خیلی از کارای امام رو امروز درک نمی کنم اما یادم نرفته وقتی اومد برای همه شد پدر ووقتی رفت واقعا"احساس یتیمی می کردیم وبالطبع احساسمون نسبت به بچه هاش باید مث خواهر و برادرامون باشه حتی اگه قبولشون نداشته باشیم;این آدما کی بودن که با برادر خودشون...؟
پاسخحذفاین حرکتها بقدری چیپ و زشت هست که فقط در شان احمدی نژاد و دار و دسته اش هست.. ولی کل جریان خطرناک سهت.. واقعا بخشی از مردم در خوابند؟؟
پاسخحذففقط باید منتظر باشیم که شکم بخشی از مردم ایران قار و قور کنه که یاشون بیفه که چه دیوهایی دارن بهشون حکومت میکنن.. دیگه به این نتجه رسیدم که ملت حقشونه و بخشی هم که دارن زجر می کشن مصداق این هستن که تر و خشک باید به پاب هم بسوزه ..