۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

سنتوری


دیشب رفتیم حلیم نذری هیأت کارکنان یک اداره ای که رییس اش آشناست. توی کاسه حلیم، موقع شام، "حشره" پیدا شد. کاسه را همان طور وارونه کردم توی سطل زباله . خدا رحم کرد که خدا نیستم و گرنه هر مخلوقی را به جرم فقط یک حشره در "وجودش" از هستی ساقط می کردم! /ا
*
مینو کریم زاده را برای بار اول با رمان "گوجه فرنگی های سبز" شناختم. رمانی نه چندان کم صفحه که شش روزه خواندمش، و زری البته سه روزه! با دیدن فیلم زن دوم، ساخته سیروس الوند، که فیلمنامه اش کار او و فرشته طائرپور است به این "دانسته" که او در نوشتن واقعا تواناست، در خلق حس تعلیق و در به دنبال خود کشیدن خواننده و بیننده، ایمان بیشتری آوردم
*
بالاخره با زیر پا گذاشتن وجدان به تماشای نسخه غیرقانونی فیلم "سنتوری" نشستیم. این فیلم یک هفته قبل از نمایش عمومی توسط دولت توقیف شد و مدتی بعد نسخه قاچاق آن روانه بازار. ترانه های فیلم با صدای محسن چاوشی، بازی بهرام رادان و گلشیفته فراهانی و درد مستور در همه لحظه های فیلم، هر چهار تا عالی بود! و شرحِ "درد" که "عالی" شد؛ تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل. در این فیلم "سنتور"، به عنوان نماد هنر ایرانی و جلا بخش روح و جان، در شهری وحشی، به لطف همراهی "دگماتیسم مذهبی" و "مواد؛ نماد تسلیم و انفعال" سر از خرابه در می آورد و با خَرکاریِ "سنتوری" و در پی آن خماری و نشئگی و انفعالش، بهانه "خیانت" جور می شود و "عشق" فنا! مهرجویی در این فیلم به اندوه هنر پرداخته و سر آخر نشان داده که این هنر با این همه مصیبت بالاخره محصور می ماند برای "خواص"، در یک آسایشگاه ... و چه دردی بزرگ تر از این برای یک فرهنگ

۳ نظر:

  1. سلام محمد
    اگر عالی همان عالی ضعیف،متوسط،خوب و عالی باشد به گمانم در مقایسه با کارهای دیگر مهرجویی و نه استانداردهای سینمای حرفه ای حداقل دو مرتبه اغراق کرده ای.و اما تحلیل کوتاهت درباره موضوع این فیلم که دنیای هنر بود را بسی پسندیدم.قربانت حمید

    پاسخحذف
  2. سلام
    آن موقع که فیلم قاچاق شد تهیه کننده شماره حسابی را اعلام کرد و گفت هر کس که فیلم را می خرد مبلغ 50000 ریال به این حساب واریز کند و تا بی حساب شویم.
    من آن موقع نیز آن شماره حساب را برای دوستان sms کردم همچنین نیز برای شما.

    پاسخحذف