۱۳۸۷ مهر ۷, یکشنبه

از بس که داغیم


نمی دانید چقدر خوشحالم که ناله و ضجه برای گرد مرگی که کارخانه سرب و روی، رویِ شهر زنجان و روستاهای اطرافش می پاشد حالا از صفحات "پیام زنجان" و شکواییه های روستاییان صدمه دیده فراتر رفته و می شود سراغ غمی این چنین سنگین را در جلسات شورای شهر زنجان هم گرفت. خیلی دیر است اما؛ سرب حالا باید ریه های خیلی از ماها را درنوردیده باشد. پولِ کثیف که فیلتر نمی خواهد، بگذار خس خس سینه خفه کند همسایه های این کارخانه را، تراز مالیه کارخانه مثبت باشد؛ کفایت می کند. آقای راشاد، عضور شورای شهر گفته که: "متاسفانه روز سی شهريور ماه سال جاري در نخستين ساعات بامداد، فيلترها و دودكش‌هاي اين كارخانه را باز کردند و اين مسئله دوباره موجب آلودگي شديد هواي شهر شد ... متاسفانه مسوولان نيز هيچ گونه توجهي به مقوله آلايندگي سرب و روي نظير ايجاد انواع بيماري‌هاي سرطان‌زا، آلرژي و آسم ندارند چرا كه اغلب اين مسوولان غيربومي بوده و در آينده از زنجان خواهند رفت ... رسانه ها بايد با مطرح كردن مشكلات اين كارخانه، تاريخ مرگ شهر زنجان را نيز اعلام کنند تا در نهايت خيال مسوولان استان و كارخانه سرب و روي راحت شود چرا كه ديگر كسي قادر به پيگيري و حل اين موضوع نيست.... زندگي چهارصد هزار نفر در شهر زنجان به ويژه افرادي كه در منطقه شرقي شهر زندگي مي كنند در خطر است اما متاسفانه كسي حاضر به پاسخگويي نيست و به نظر من عمر و زندگي مردم هيچ ارزشي به حال برخي افراد ندارد" ... غم انگیز است، نه؟! ... آقای راشاد! اما خودمانیم؛ شاید که زنجان تا حالا مرده باشد، از بس که داغیم، بی خبریم!

۳ نظر:

  1. من خانواده ام در زنجان زندگی می کنند و برایشان خیلی نگران هستم.
    امیدوارم بیماریهای این کارخانه از خود مسوولان شروع شود تا زودتر به فکر خانواده های بیگناه بیفتند که قربانی حماقت این مسوولان هستند.
    معمولا نه تنها در ایران بلکه در خیلی کشورهای دیگر معمولا اتفاقات بد باعث بهبود قانون و بروز کردن قوانین می شود ولی در زنجان با اینکه این اتفاق سالهاست به شکلهای مختلف رخ میفتد. یک روز چندنفر از کارگران مسموم میشوند و به خارج برای مداوا ارسال می شوند روز دیگر از کامیونهای حمل سرب برای حمل غلات استفاده می شود- کافیست به روزنامه های سالهای قبل نگاه کنید- ولی هیچ کسی کاری نمی کند.
    من به سهم خودم در این ماه مبارک از خداوند متعال میخواهم بیماری ناشی از این اهمال کاری خادمان ملت را از خود آنها شروع کند تا ایشان حداقل زودتر به فکر بیفتند و دست از توجیه بردارند.
    حمید م.

    پاسخحذف
  2. غم انگیز است، نه؟! areh khaili aiyaad
    Tila

    پاسخحذف
  3. ذليل اولموش‌لار

    پاسخحذف