چقدر همه ناراحتیم از نابینا شدن محمد احمدی؛ سرباز وظیفه ای که در پی انفجاز ترقه ای قوی روی صورتش در جریان درگیری طرفداران تیم فوتبال سپاهان اصفهان و پرسپولیس، دو چشم خود را از دست داد. چشم راست که کلا از بین رفته و امیدها برای بازگشت بینایی چشم چپ، بسیار کمرنگ است. حقا که لعنت بر آن ورزشی که برد و باختش گران تر از اخلاق و چشمان یک جوان بیست ساله است. تصور از دست دادن نعمت بزرگ بینایی آن هم سرِ هیچ و پوچ واقعا دلهره آور است ... در میانه این هیاهوها، که لابد مثل همه هیاهوها مدتی بعد بدون آن که چشمان محمد احمدی سر جایش برگردد، فرو خواهد نشست دلم می خواهد شما را به یاد یک جوان نابینا شده دیگر بیندازم. او هم چشم راستش را کلا از دست داد هر چند آن قدر خوش شانس بود که چشم چپش کور نشود. ماجرای او به هشت سال قبل بر می گردد. خیلی ها لابد فراموش مان شده؛ نگذاشتند زیاد برای او ناراحتی بکشیم و غصه بخوریم؛ لابد برایمان ضرر داشت! یکی دو بار بیشتر شاید فیلمش را آن هم گذرا نشانمان ندادند. هر چه گشتم اسمش را هم پیدا نکردم. در هیچ برنامه تلویزیونی وجدان ضارب او را له نکردند؛ از او نپرسیدند که "شب می توانی راحت بخوابی؟" ... دانشجوی ممتاز پزشکی بود. گاز اشک آور را مستقیم زده بودند توی صورتش، روی چشمش ... تیرماه سال هفتاد و هشت بود؛ کوی دانشگاه تهران بود. شما اسمش یادتان هست؟! /ا
آپ دیت دوم: با کمک کامنتی که برای این پست رسید اسم آن دانشجو را پیدا کردم: محسن جمالی
Thanks a lot, a lot for remembering him. His name is Mohsen Jamali. He lives in Canada now. He is a great person.
پاسخحذفDear Anonymous! ... & Thanks a lot for your kindly comment.
پاسخحذف