دخترها موهایشان را گره زده بودند به دریا، هر بار که موج برمیخواست میدانستی که جایی دختری موهایش را در باد رقصانده است ... سیل که آمد همهی ساحلنشینان دانستند که گیسویِ دختری را در جایی از شهر بریدهاند که حالا همهی دخترانِ ساحل با خشم زلفهایِ خود را به باد سپردهاند و موجهای بی امان، شدهاند سیلِ بدونِ توقف ...
برای مهسا امینی
دختری که در سرزمین اشتباهی به دنیا آمد.
به قلم: مرضیه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر