مقاله اخیر محمد قوچانی (تقدم تکنوکراسی بر دموکراسی) و این جمله در مصاحبه که «صراحتاً از اقتدارگرایی دفاع میکنم» و «دموکراسی نمیتواند هدف جنبش اصلاحات باشد، دموکراسی ابزار جنبش اصلاحات است»، موجب بحثهای دامنهداری شده است. خودش در واکنش به این واکنشها نوشته: «اصل نظریه البته از ماکس وبر است و دیگر نظریهپردازان دموکراسی و بورکراسی و تکنوکراسی. اصلا یک تقدم عقلی است که تا دولتی نباشد، دموکراسیای هم نیست. اما حالا کاربست این ایده با تقطیع عبارات و جملات و تحریف کلام به جنجالی بدل شده است.» او نوشته که اینها را حجاریان هم گفته بوده: «در دهه 80 بنده کمترین یکی از محررین آقا سعید حجاریان بودم و تقریرات ایشان را مینوشتم (...) از جمله گفتاری دربارهی تقدم دولت بر دموکراسی که تیتر اول روزنامهی شرق شد.»
اخیراً کتاب "نظم و زوال سیاسی" فوکویاما را میخوانم؛ تحصیلات آکادمیک سیاسی ندارم و به کندی این کتاب را پیش میبرم؛ حرف نویسنده سرراست است به نظرم. در حرفهای اخیر قوچانی هم رد پررنگ ایده فوکویاما هست که با هانتیگتون موافقت دارد در «تولید قدرت مقدم بر محدود کردن آن است.» به نظر فوکویاما میان سه عنصر دولت (تولید قدرت)، حکومت دمکراتیک (انتخابات آزاد و منصفانه) و حاکمیت قانون (محدود کردن قدرت دولت) همواره تنش دیده میشود و برقراری تعادل میان آنها یکی از دشوارترین کارها در مملکتداری کنونی است. معتقد است شکل نگرفتن یک "بورکراسی قدرتمند غیرفاسد" باعث میشود سیاسیون منابع عمومی را برای رأیآوری بین حامیان خود توزیع کنند. او نوشته: «بسیاری از لیبرال دموکراسیهای صلحآمیز معاصر محصول خشونت مستمر و حاکمیت اقتدارگرای نسل قبلیاند»(ص40)، و «آمریکا زودتر ازاغلب کشورهای اروپایی دموکراتیک شد و پیش ازآنکه به همگان حق رای بدهد، دولت مستقل و قوی ایجاد نکرد»(ص173) و همین، مایهی شیوع شدید حامیپروری (توزیع منابع عمومی بین حامیان برای جلب و حفظ آرا) درآمریکای قبل 1880 بود.
جملات بسیار قابل تاملی است و البته مانده کتاب را تمام کنم، نقدی هم بر نظریه فوکویاما نخواندهام ولی به نظرم میرسد نوع مواجههها با مقاله و حرف محمد قوچانی، نمیتواند بدون توجه به نظریات امثال فوکویاما کامل باشد.
تا حالای کتاب برای این پرسش جوابی پیدا نکردهام که «غیرفاسد بارآمدن بورکراسی متکی بر اقتدارگرایی، چطور تضمین میشود؟!»؛ که نکند عدهای با این ماسک (بورکراسی مقتدر ضدفساد)، بر پشتبام قدرت بروند و بکنند آنچه نباید!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر