اخیراً
کتاب «نظم و زوال سیاسی» از فرانسیس فوکویاما (نظریهپرداز و متخصص اقتصاد سیاسی)
به زبان فارسی ترجمه شده. این اندیشمند تاریخ سیاسی، در این کتاب اشاره میکند که
روند توسعه به ترتیب:
1️⃣
تشکیل دولت مدرن
2️⃣
حاکمیت قانون
و در
نهایت:
3️⃣
دمکراتیک شدن است.
به نظر
می رسد با توجه به این که «توسعه»، همچنان مسئله غامض و پُراختلافی در کشور ماست،
توجه به مطالعات و نظریات اساتید فن در این حوزه بسیار مهم و تصمیمساز باشد.
مجله
اندیشهپویا در شماره اخیر خود (شماره 51، تیر97) درباره این ایده و نظر، از دکتر
محمود سریعالقلم (استاد دانشگاه در علوم سیاسی) که از جمله در آمریکا این کتاب را
به دانشجویانش تدریس میکند، سوال کرده. او چنین پاسخ داده است:
🔹 در دهه
پنجاه میلادی بسیاری از کشورهای جهان سوم در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین مستقل
شده بودند و میخواستند به سمت توسعه
بروند. هانتینگتون در کتاب «سامان سیاسی در جوامع در حال گذار» میخواست بگوید که
بدون ثروت ملی و صنعتیشدن دولت مقتدر به وجود نمیآید و بدون رسیدن به یک دولت
مقتدر و ثبات و سامان سیاسی، رشد اقتصادی تسهیل نمیشود و این پیشنیاز دموکراسی
است. به باور هانتینگتون دموکراسی هم چهار اصل دارد:
اول
نظام حزبی،
دوم
انتخابات آزاد،
سوم
گردش قدرت و
چهارم
رسانههای آزاد ...
قانون
اساسی ما از یک جهانبینی خاصی برخوردار است و بر اساس مبانی دموکراسی و نظام حزبی
نوشته نشده است. برای همین است که میگویم مطالعه کتاب فوکویاما برای دقیق شدن
نگاه ما به توسعه بسیار مفید است. فوکویاما در این کتاب بر واژه strong
state به معنی حکومت مقتدر و قوی تاکید میکند.
فوکویاما تعریفی دقیق و عملیاتی از این واژه ارائه میدهد و منظورش از حکومت قوی،
در برابر حکوت ضعیف، حکومتی است که نظام بروکراتیک اداری و تصمیمسازی روشن، دقیق
و نوساز داشته باشد. فوکویاما و هانتینگتون معتقدند که برای انتقال از حکومتهای
سنتی و پادشاهی به حکومتهای دموکراتیک در درجه اول باید حکومتی قوی وجود داشته
باشد که بتواند قانون را با قدرت اجرا کند. توجه کنید که از بسط دمکراسی در غرب یک
قرن هم نمیگذرد و در سال 2024، نظام دموکراسی در انگلستان صد ساله میشود. تا صد
پیش فقط مردان حق رأی داشتند و نیمی از جمعیت این کشورها حق رای نداشتند. در سوئیس
تا سال 1971 زنان حق رای نداشتند اما این کشورها پیش از این strong
state و
حکومتهای قوی و مقتدر داشتند. فرانسه با یک بوروکراسی قوی در قرن نوزدهم میتواند
سازوکار نظام بازار را اجرایی کند. حکومتی که میتواند حامی بخش خصوصی باشد و نظام
اداری کارآمد ایجاد کند و نظمی به جامعه بدهد که جامعه احساس کند همه چیز بر اساس
قواعد مدیریت میشود، به ثباتی دست مییابد که در مرحله بعد میتواند مقدمه دمکراتیکشدناش
باشد. در نیمقرن اخیر تورم در آلمان بین یک تا دو درصد بوده است و توجه کنید این
ثبات و پیشبینیپذیری چه فضای سودمندی برای شهروند، کارآفرین، کارگزار دولتی و
نماینده پارلمان ایجاد میکند. برای همین هم دو واژه ثبات و اطمینان نزد آلمانها
بسیار مقدس هستند. بدون این ثبات نمیتوان به سمت دموکتراتیک شدن پرواز کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر