🔘 اگر بیننده
برنامههای رسانه ملی بوده باشید، لابد در ایام عزاداری محرم، متوجه پوشش گسترده
زنده و تصویری عزاداریهای مردم زنجان شدهاید. اقبال صدا و سیما به 2 دسته عزاداری
زنجان (حسینیه اعظم و زینبیه) در طول حدود 2دهه گذشته، باعث شد این وجه از زیستِ مردم
زنجان، مورد توجه بیشتری قرار بگیرد و به اعتبار رویکرد کلی نظام، مورد حمایت و
تشویق خارقالعادهای قرار گیرد. در همین راستا بود که در دولت گذشته روی زنجان
ابتدا نام «پایتخت شور حسینی» و سپس «پایتخت شور و شعور حسینی» گذاشتند. به
عنوان یک فعال رسانهای، یکی از دغدغههای من، توجه دادن افکار عمومی به
اقتضائات و لوازم «پایتختی شعور حسینی» بوده است. یادداشتی را که در ادامه میخوانید،
و در صفحه نخست شماره امروز (11 مهر 96) روزنامه مردمنو نیز چاپ شده، با همین قصد
نوشتهام:
🔴 اعتبار
کلمات؛ اینبار: پایتخت شعور حسینی
🔹 1) خیلی
از کلمات، خیلی فراتر از تجمع «حروف»اند؛ یک بار معنایی ارزشمند با خود دارند. یکی
از اتفاقات تلخی که در همه این سالها رخ داده، ویران شدن اعتبار بسیاری از این
کلمات بوده است. همین پنج سال پیش بود که به خاطر کثرت استفاده نابجا از نام ائمه
توسط صندوقهای پسانداز و موسسات پولی و مالی، نامگذاری موسساتی از این دست به
اسم ائمه اطهار ممنوع شد.
🔹 2) در
دوره دولت گذشته، روی شهر زنجان، اسم «پایتخت شور و شعور حسینی» گذاشتند؛ لااقل این
اسم در خود شهر زنجان به شدت تبلیغ و ترویج شده است. «پایتخت»، «شور»، «شعور» و «حسینی» کلمات وزین
و ارزشمندیاند که صرفا خرج یک پروپاگاندا شدهاند و نفعی دیگر از آن حاصل نیامده
است. به خصوص «پایتخت شعور حسینی» بودن، شرایط و اقتضائات دارد؛ نمیشود شهری پایتخت
شعور منتسب به امام حسین(ع) باشد و اینهمه شرایط زیست انسانی و بهرهبردن از خِرد
در آن برای بهروزی فردی و جمعی، نقصان داشته باشد.
🔹 3) یکی
از غمانگیزترین مثالها دراینباره (که باید نقض غرض «پایتختی شعور حسینی» به
حساب آید)، ماجرای پلی است که از قضا نام سیدالشهدا را بر آن گذاشتهاند؛ 22 بهمن
سال 89، کلنگ ساخت تقاطع غیرهمسطح امام حسین (بعداً: سیدالشهدا) در تقاطع خیابان
خیام و جاده زنجان-بیجار با پیشبینی اعتبار 12میلیارد تومانی برای ساخت، برزمین
زده شد. اکنون مهر 96 است و کار ساخت این تقاطع (بعد از حدود هفت سال) در «پایتخت
شعور حسینی» هنوز به پایان نرسیده است. 3سال قبل یک مقام ارشد استان میگفت که
تاکنون 38میلیارد تومان برای آن خرج شده و برای تکمیل، به 12میلیارد تومان دیگر نیاز
است! (اعدادِ منابع مختلف، طبیعتا متنوع است!) جدای از این همه خرج و مخارج و
فشارهایی که ساکنان و کسبه و عابران محل متحمل شدهاند، حدود یک سال قبل رییس پلیس
راهور شهرستان زنجان اعلام کرد که «بر اساس باور کارشناسان پلیس راهور، اجرای این
پل، مشکل ترافیکی خاصی را حل نمیکند»! این روایتِ متاسفانه واقعی، حقّاً شایسته
پایتختِ شعورِ منتسب به امام حسین(ع) نیست.
🔹 4) این
اقتضا، البته که منحصر به مدیریت شهر و منابع آن نیست. شهروندان پایتخت شعور حسینی
هم باید در ساحت اخلاق فردی و اجتماعی، شایسته این عنوان باشند مگر آنکه به صراحت
اعتراف کنیم این نامگذاری هم، نهایتا یک تعارف و بَزَک نقشِ ایوان است و داستان
«پایبست خانه» چیز دیگریست.
🔹 5) اندیشمندان
و گروههای مرجع فکری و اعتقادی مردم، شایسته است از فرصت این نامگذاری بر روی
مرکز استان، برای بهبود شرایط بهرهمندی از خرد و شعور جهت ارتقای سطح زندگی مردم
و برای الگوسازی و ترویج فرهنگ دینی (در ساحت فردی و اجتماعی)، آستین همت بالا
بزنند و اقتضائات مفتخر شدن به نام «پایتختی شعور حسینی» را تبیین کنند. نماینده
محترم ولیفقیه و امام جمعه زنجان، در یکی از سخنرانی اخیر خود، رویکردی ستایشبرانگیز
در این باره داشتهاند. آنطور که خبرگزاری مهر گزارش کرده، آیتالله علی خاتمی
گفتهاند: «شور و شعور حسینی باید توأمان در کنار هم باشند، بنابراین جهتگیری ما
باید به سمت تقویت شعور در عزاداریها باشد ... نباید فکر کنیم با برگزاری مراسم
عزاداری و برپایی جشن در اعیاد، ارادتمان را به امام حسین(ع) ابراز کردهایم، اگر
صرفا محدود به این باشد اثرش کوتاهمدت است ... آنچه که امروز خروجی مراسم و مجالس
امام حسین (ع) است کافی نیست، لذا اگر میخواهیم این اعمال اثرگذار، ماندگار و
تحولآفرین باشد باید مغز و محتوا هم داشته باشد ... نباید فقط به شکل برگزاری
مراسم اکتفا کنیم، باید محتوا و باطن هم داشته باشد ... زنجان پایتخت شور و شعور
حسینی است. در حال حاضر شور هست و شعورش هم باید قویتر شود، یعنی معرفت نسبت به
امام حسین (ع) بیشتر باشد؛ چرا که نمیشود عزادار امام حسین(ع) بود و دروغ گفت، غیبت
کرد و به نماز اول وقت اهمیت نداد، این دو باهم سازگاری ندارد و یک جای کار ایراد
دارد که آن نیز معرفت است ... پایه اسلام نظافت است و بارها عبارت «النظافة من الایمان»
را شنیدهایم، اما هنوز هم در نابودی محیطزیست جزو اولینها هستیم. اولین بدآموزی
این قضیه، یعنی رعایت نکردن بهداشت به هنگام برگزاری مراسم عزاداری و جشنها این
است که بچهها هم این حرکت را یاد گرفته و همین کار را تکرار میکنند ...»؛ اینها
همه تاکید بر بُعد معرفتی و آن شعوری است که باید در «پایتخت»، جدیتر از هر جای دیگری
به آنها توجه شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر