شوخی نمیکند، کاسه صبرش که لبریز شد، مومن و نامومن،
مسلمان و نامسلمان، شهر و روستا، سرحدات و پایتخت و انسان و حیوان برایش فرقی نمیکند.
نامش "محیط زیست" است و احوال این روزهای خوزستان، نشانهای در حد فقط
یک استان از لبریز شدن کاسه صبرش است.
کورت ونه گات (نویسنده شهیر آمریکایی) یک بار گفته بود: «داریم
کلک این سیاره مفرّح حیاتپرور را در عرض کمتر از دویست سال میکنیم» و بعد به
یادها آورده بود که «کارل بنز آلمانی فقط 119 سال قبل اولین اتومبیل را با موتور احتراق
درونی ساخت.»
سرعت تخریب محیطزیست و استفاده از منابع بالاست و انگار از
بیست سال پیش به این سو، سرعت واکنش قهرآمیز محیطزیست نیز بسیار فزونی گرفته است.
سازمان محیطزیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی را در ایران،
در قیاس با استاندارد جهانی، سه برابر بیشتر تخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل
خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران است. همچنین بهخاطر عدم رسیدگی به شبکهی انتقال
آب 35 میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود. روزنامه واشنگتنپست تیرماه سال
93، اعلام کرد ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. این
روزنامه بحران ایران را ناشی از برنامهریزی نادرست در سالهای اخیر دانسته بود. وزیر
نیرو تیرماه سال گذشته اعلام کرد: «از 50 سال گذشته تاکنون بیش از 110 میلیارد متر
مکعب از ذخایر استراتژیک آب کشور برداشته شد و جبران این برداشت هیچگاه صورت نگرفته
و این منابع به صورت تصاعدی در حال نابودی بوده است.» وزیر نیرو طی مصاحبهی دیگری
گفته بود برنامهای در دست اجرا دارند که ابتدا بیلان منفی سفرههای آب زیرزمینی را
متوقف کنند (جلوی اضافهبرداشتها را بگیرند) و سپس طی بیست سال، این بیلان را به تعادل
سالانه برسانند تا طی این مدت (مثلا در سال 1414) ذخایر آبی ایران را به وضیعت ایستایی
30 سال قبل (1364) برسانند! همزمان گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره وضع منابع آب
کشور تأکید میکرد که بخش اعظم افت شدید ذخایر آبی در ٢٠سال گذشته اتفاق افتاده است.
خسارتهای ناشی از نابودی منابع آب کشور، استفاده نادرست و
گسترده از انرژیهای فسیلی، ضعف بنیه مالی، علمی و لجستیک سازمان حفاظت از محیط
زیست و نبود تعامل موثر با همسایگان برای مدیریت حفاظت از زیست بوم منطقه، چیزی
نیست که درباره آنها بشود با "محیط زیست" وارد مذاکره شد! غمانگیزتر
اینکه هر اقدام اصلاحی و جبرانی نیز در این حوزه، زودبازده نیست. حفظ آرامش و
انسجام اجتماعی ضرورتی است که باید نهادهای حاکمیتی با کمک جامعه مدنی در خلق و
حفظ آن برای انجام موفقیتآمیز اقدامهای اصلاحی و جبرانی کوشا باشند. مقام رهبری نیز
صراحت داشتهاند که «حفظ محیطزیست یک وظیفه حاکمیتی است که باید با تهیه سند ملی محیط زیست و پیوست زیستمحیطی برای همه طرحهای عمرانی و صنعتی
و همچنین جرمانگاری تخریب محیط زیست، به این وظیفه بسیار مهم، عمل شود.»
در این میانه آنچه – در کنار آغاز کار درست برای حفاظت از
محیط زیست برای زندگان – لازم است، توجه به نیازهای حیاتی آیندگان است که به لحاظ اخلاقی، بسی ضروریتر مینماید.
نویسندگان مقاله «آیندگان ما را بهسبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟» (در aeon) نوشته بودند:
«درحالحاضر تنها افرادِ زنده میتوانند ادعای حق داشته باشند اما همانطور که دایرۀ
دغدغههای اخلاقیمان را میان دیگر زندگان گسترش میدهیم، میتوان این فراگیری را در
طول محور «زمان» نیز توسعه داد. در اینجا مسئله کاملا آشکار است: ما اغلب تصمیماتی
میگیریم که بر مردمانی در آیندۀ دور تاثیرگذار است - مانند تولید زبالههای اتمی که
برای میلیونها سال سمی باقی میمانند - درحالیکه این مردمان امروز برای دفاع از خودشان
حضور ندارند.»
این یادداشت در صفحه اول شماره امروز (28 بهمن) روزنامه بهار چاپ شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر