احمدینژاد تمام شده است؛ تردید نکنید. هر چه پیشتر برویم،
او نهایتا مایه خندههای تلخ ما خواهد بود و حیرتی هر روز بیشتر که چطور چنین کسی مجال
8 سال ریاستجمهوری یافت و هنوز راست راست دارد راه میرود!
.
احمدینژاد را بغض مردم از فساد رییسجمهور کرد؛ این بغض تا
دنیا باقیست، ادامه خواهد داشت. رفسنجانی نماد فساد شده بود. بماند که احمدینژاد
از همان ابتدا هم این کاره نبود؛ کسی که فساد را بر خود و حلقه خود حلال بداند،
هیچگاه مصلح نبوده و نخواهد شد. مردم گول حرفهای او را خوردند، گاهی حتی کسانی ابر
و باد و مه خورشید و فلک را به کار گرفتند که «گول» را چندباره بخورانند. همان دور
اول معلوم شده بود او مصلح نیست. هزینههای چند صدمیلیاردی بیسند در دوران شهرداریاش
را که قالیباف خبرش را بیخبر از مصلحتی بزرگتر درز داده بود، پیگیری نکردند. گزارشهای
رسمی دیوان محاسبات از تخلفات دولت نعره بود، گزارش نبود. اصلا لازم نبود بابک
زنجانی و رحیمی و بقایی بازداشت شوند تا رازی که فاش بود، فاش شود. حالا لازم است
تا اختلاس دوره زریبافان در بنیاد شهید یا جواز زمینخواری کامران دانشجو یا مثلا
مفقود شدن دکل نفتی و فروش باند فرودگاه قشم هم اضافه شود که بعضی بدانند مدعی احیای
شعارهای انقلاب و استکبارستیزی، چه کلاه گشادی بود؟ طرفه آن که هشت سال بعدتر، رفسنجانی، نماد فساد محبوب
احمدینژاد، به چنان جایگاهی رسیده بود که «بیم» پیروز شدن بیچون و چرایش در
انتخابات، جان و روان بسیاری را آزرد.
.
القصه؛ محمود احمدینژاد تمام شده است چون بغض مردم از فساد
تمام نشده است؛ تردید نکنید. بگذارید دور بگردد تا تلخ بخندیم.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر