یک
کلبه خراب و کمی پنجره
یک
ذره آفتاب و کمی پنجره
.
ای
کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه
بود و آب و کمی پنجره
.
در
این سیاه چال سراسر سئوال
چشم
و دلی مجاب و کمی پنجره
.
بویی
ز نان و گل به همه می رسید
با
برگی از کتاب و کمی پنجره
.
موسیقی
سکوت شب و بوی سیب
یک
قطعه شعر ناب و کمی پنجره
.
قیصر
امین پور
ای کاش جای اینهمه دیوار و سنگ
پاسخحذفآیینه بود و آب و کمی پنجره...
عالی
ممنون
پنج شنبه ای خیلی دلم گرفته بود، تا کتاب شعر قیصر را باز کردم همین شعر آمد ... خیلی حال داد :)
پاسخحذف