(1)
رجانیوز در مدح
«قلاده های طلا» نوشته: «صحنههاي آشوبهاي خياباني يكي از كمنظيرترين كارهاي ميدانيست
كه ميشود در سالهاي دور و نزديك سينماي ايران سراغ گرفت. بازسازي حمله به پايگاه
بسيج در روز 25 خرداد 88 و مقاومت مظلومانهي بچههاي بسيجي نيز يكي ديگر از همين شاهكارهاست
و باز در فرم و محتوا، بيننده را ميخكوب ميكند. روايت باورپذير 100 دقيقهاي از عمليات
مشترك منافقين، سلطنتطلبها، همجنسبازها، عوامل سفارت انگليس، اراذل و اوباش و قمهكشها
تحت مديريت سرويس جاسوسي انگليس و در مقابل، اشراف و اقتدار سيستم امنيتي كشور در شناسايي
و زدن اين شبكهها و پالايش دروني نيز از چيزهايي است كه فيلم طالبي را متمايز ميكند.
ابوالقاسم طالبي چاشنيهاي "دختر پسري" يا "اكشن هاليوودي" را
براي باورپذيري و از آب درآمدن فيلمش انتخاب نكرده، بلكه گزارش مستند و بدون رودربايستي
از فتنه ساخته است كه همين صراحت و اسنادهايش بهترين چاشني براي ديده شدن و جدي گرفته
شدن است ... "قلادههاي طلا"، بدون شك سوهان روح ضد انقلاب و معاندان خواهد
شد و اسباب تقويت قلوب مؤمنين به انقلاب؛ اما اثرش حتماً به همينجا محدود نخواهد ماند،
بلكه طيف وسيعي از كساني كه به كانديداي ديگري غير از احمدينژاد رأي دادند و حتي ابتدا
تصور مخدوش بودن انتخابات را داشتند و در اعتراض خياباني نيز شركت كردند اما با مشاهدهي
صحنهگرداني منافقين و بهاييها تحت هدايت سرويسهاي غربي و افتضاح روز عاشورا، به
9 دي آفرينها پيوستند، با فيلم همذات پنداري ميكنند .«
.
(2)
خود طالبی درباره
فیلمش به مشرق گفته: «قلاده های طلا را برای جلوگیری از تحریف تاریخ ساختم«
.
(3)
در کنار ده ها
کتاب و مقاله در روزنامه ها و مجلات و سایت های خبری و سخنرانی در منابر و رسانه های
انحصاری و محفلی، «قلاده های طلا» بعد از «اخراجی های سه» و «پایان نامه» سومین فیلم
سینمایی است که در کمتر از سه سال بعد از وقوع اعتراض های ناشی از انتخابات خرداد
88، برای تخطئه آن، و یا به قول ابوالقاسم طالبی: «برای جلوگیری از تحریف تاریخ» ساخته
می شود. دغدغه این جریان که به نحو مشمئز کننده ای به متکلم وحده بودن خو گرفته و به
آن فخر می فروشد (مثل همه فروشدگان در تاریخ)، نه «دغدغه حقیقت» که «دغدغه بقا»ست؛
حالا می خواهند ژست وفاداری به تاریخ بگیرند، یا بخواهند از سفره بصیرت سهمی ببرند
و قاطی لشگر دست بوسان و چکمه لیسان شوند. به هر حال چون تنها نزد قاضی می روند، ناراضی
شدن شان به سرد و گرم و زبر و نرم بودن نشیمن گاه شان ختم خواهد شد. لابد این حرف جورج
اورول را هم خوانده اند که «هر کسی که کنترل گذشته را به دست گیرد، کنترل آینده را
به دست می گیرد»؛ می خواهند برای کنترل آینده، و برای بقا، تاریخ منزهی بسازند برای مردم
.
(4)
تاریخ ِ جنس ِ
طالبی امّا رسواتر از آن است که با قلاده طلا بشود آن را تزیین کرد. چرا تاریخ ِ او
سراغی نمی گیرد از حمله به کوی دانشگاه، از کهریزک، از محاکمات دسته جمعی و تمرین حرف
زدن در جلسه دادگاه، از شعارهای رکیک اراذل و اوباش مخالف کروبی در خیابان محل سکونت
اش، مجازات توأمان متهمان و خانواده هایشان، حمله به منزل و دفتر روحانیان منتقد؟
.
جمله ی اخرتان بدجور به دلم نشست
پاسخحذفدرود بر شما
سلام
پاسخحذفقلم تاثیرگذاری دارید.
منهم با نظر قبلی موافقم...
شما لطف دارید؛ هر دو ناشناس ِ عزیز :)
پاسخحذفدرود بر شما و اضافه می کنم راهپیمایی میلیونی و بی نظیر 25 خرداد 88
پاسخحذف