۱۳۹۰ مهر ۲۷, چهارشنبه

چهارپاره – 43


(1)
این هفته، دو نامه در کنار هم، "حسابی" بود؛ ویژه عبرت ِ اولی الابصار. جان می دهد برای در "تاریخ" ماندن، برای مرور فوری از کجا به کجا رسیدن ... یکی را آخرین مدیرعامل بانک ملی ایران در قبل از انقلاب نوشته خطاب به مدیرعامل فراری بانک ملی (خاوری) و دیگری را "دامادِ خواهر ِ آقای محمود احمدی نژاد" به رییس نهاد ریاست جمهوری.
.
(2)
جلیل شرکاء مدیر عامل اسبق بانک ملی در نامه خود نوشته: "آقاى خاورى، نمى دانم الان کجا هستید و چه مى کنید اما چون من و شما کما بیش در موقعیتى مشابه هم قرار گرفته‌ایم، لازم دیدم نکاتى را از باب نصیحت و تجربه به شما یادآورى کنم، شاید به کارتان بیاید ... من در دوران بسیار مشکلى درست یک سال قبل از پیروزى انقلاب اسلامى مدیر عامل بانک ملى بودم ... همسر من آمریکایى الاصل است و پیش از انقلاب کل خانواده و بچه‌هایم در آمریکا مقیم بودند و زندگى مى کردند. با اینکه خودم نه تابعیت و نه مجوز اقامت دائمى از آمریکا داشتم اما به خاطر ملیت همسرم هیچ مشکلى براى ماندن در آمریکا نداشتم ... به خاطر دارم درست یک ماه قبل از پیروزى انقلاب برای حل برخى گرفتارى هاى بانک ملى به خارج سفر کردم. در آن روزها تجار نمى توانستند کارهاى بانکى خود را به راحتى انجام دهند و نقل و انتقال پول به مشکل برخورده بود. لازم بود این مشکلات رفع شود لذا در حساس ترین دوران ممکن از کشور خارج شدم و جالب است کارم تا زمانى که انقلاب پیروز شد طول کشید ...  باخودم خلوت کردم. نگاهى به سوابق بانک ملى و راهى که طى کرده تا به اینجا رسیده انداختم، به خودم و همکارانم فکر کردم و بعد شاید بزرگ‌ترین تصمیم زندگى‌ام را گرفتم. به خودم گفتم من مدیر عامل بانک ملى هستم و باید اول از هویت و کیان بانک، سپس از همکارانم و بعد از خودم دفاع کنم. پس با اولین پرواز به ایران برگشتم و با طى تمام فراز و نشیب‌ها و مشکلات پیچیده و خطرناک بالاخره مى بینید که الان سالم و سرحال و سرزنده‌ام و هیچ اتفاقى هم برایم نیفتاده است ... آقاى خاورى! پیشنهاد مى کنم با خودتان خلوت کنید و در این خلوت کمى به نام بانک ملى بیندیشید. بانک ملى، نامش ملى است یعنى تجلى ملت ایران است. تجلى اراده و غرور ملی. تجلى اعتماد ملی. قبلا که بانکدارى ایران در دست روس و انگلیس بود و اسکناس هاى این کشور را هم خارجى‌ها چاپ مى کردند، همین ملت بودند که ریختند پشت مجلس و اصرار کردند که مى خواهند پول‌هایشان را در یک بانک ایرانى بگذارند. بانک ملى از سرمایه تک تک ایرانیان تشکیل شده که کار مالى مملکت دست خود مردم باشد ... به تاریخ بانک ملى ایران نگاه کنید. در تاریخ این بانک مدیرى وجود نداشته که فرار کند. حال تخلف کرده یا نکرده باشد، بحث دیگرى است اما فرار سابقه نداشته است. لذا عمل شما از این جهت بسیار زشت و بى سابقه بوده است  ...  آقاى خاورى، این‌ها را گفتم تا بدانید انسان از تجربه مى آموزد. شما الان بر سر‌‌ همان دو راهى هستید که زمانى من بودم. اما با اتکا به‌‌ همان تجربه مى خواهم صراحتا به شما بگویم راهى که انتخاب کرده اید برایتان دو سرباخت است ..."
.
متن کامل و خواندنی نامه را می توانید اینجا(+) بخوانید
.
(3)
حمیدرضا افراشته، داماد خانم پروین احمدی‌نژاد، علاوه بر عضویت در گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری از جانب رییس دفتر رییس جمهور به عنوان دبیر همایش بین المللی جوانان نیز منصوب شده(+). وی طی یک نامه خطاب به رییس نهاد ریاست جمهوری برای برگزاری یک همایش در تیرماه سال آینده، درخواست بودجه ۵۱ میلیارد تومانی کرده: "تدوین" منشور ملی مدیریت مشترک جهانی: سه میلیارد تومان – "ارائه" منشور به مجامع علمی از طریق برگزاری کنفرانس علمی:  پنج میلیارد تومان – "تدوین" استراتژی تشکیل سازمان بین المللی جوانان: یک میلیارد تومان – شناسایی نخبگان جوان: دو میلیارد تومان – تعریف پروژه مشترک جهانی با رویکرد مطالعه و احصای مشکلات جهانی: ده میلیارد تومان – ایجاد و مدیریت پایگاه اطلاع رسانی: پنج میلیارد تومان برای دو سال – انجام سفرهای "احتمالی" به هفتاد کشور جهان: ده میلیارد تومان برای فاز اول – هزینه جاری دبیرخانه و برگزاری همایش: 15 میلیارد تومان.
.
وقتی نام کشورهای هدف را برای سفر "احتمالی" ردیف کرده اند، از "عراق" و "سوریه" کار را شروع کرده اند و به "کانادا" و "ایالات متحده" رسیده اند! در اهداف خود هم نوشته اند: "بی شک فرهنگ و هویت ایرانی – اسلامی، قابلیت ارائه الگویی ارزشمند برای مدیریت مشترک جهانی و ارائه به سایر ملل را دارد".
.
در اواخر مرداد ماه نیز خبری مبنی بر نامه دفتر رییس جمهوری درباره "درخواست اعطای بورس تحصیل داخل کشوری و همچنین جایابی و تعهد خدمت در دانشگاه صنعتی امیر کبیر" خطاب به وزیر علوم در خبرگزاری ها منتشر شده بود. در پایین این نامه آمده بود: "فوری. جناب دانشجو! شخصاً حل مشکل و اعلام نتیجه کنید". در واکنش آقای داماد مدعی شده بود که "مخالفان گفتمان عدالت دکتر احمدی‌نژاد به این نتیجه رسیده‌اند که گفتمان وی را با مثال‌های نقض زیر سؤال ببرند" و "مردم به رییس جمهور اعتماد دارند و چنین وصله‌ای به رییس جمهور نمی‌چسبد".
.
(4)
از "جلیل شرکا" تا "خاوری"و "افراشته" راه زیادی آمده ایم؛ نه؟ از کسی که برای "مدیریت یک بانک" برنامه داشت، و جایی که خیلی ها فرار می کردند از ترس جان شان، برگشت تا کار را تمام کند، "ملی" برایش معنی داشت و البته لابد کراوات هم می زد، تا کسی که برای میلیاردهای چسبیده به اعتبار دایی زنش در جهت "مدیریت جهان" و تدوین استراتژی برای جوانان عالم و سفر احتمالی به هفتاد کشور دنیا، برنامه ها دارد و لابد جانمازش را هم با خودش همه جا می برد ... انگار "کلمه" تمام شده برای وصف این روزهایمان، اصلا همه شان علیل شده اند
.
.
.

۱ نظر:

  1. دودوزه‌بازترین، دزدترین، حقه‌بازترین، دروغگوترین، نمک‌نشناس‌ترین، لاقیدترین، کثیف‌ترین، و خلاصه "هرچی‌بده‌ترین" آدمهایی که دیدم، اونایی بودن که "خدا" از لبشون نمی‌افتاد.

    پاسخحذف