۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

...
خاموش باش، مرغکِ دريايی!
بگذار در سکوت بماند شب
بگذار در سکوت بميرد شب
بگذار در سکوت سرآيد شب.

بگذار در سکوت به گوش آيد
در نورِ رنگ‌رفته و سردِ ماه
فريادهای ذلّه‌ی محبوسان
از محبسِ سياه...
احمد شاملو (+)

۲ نظر:

  1. شاملو را دوست دارم نه به خاطر سبک شعرش،شاملو رادوست دارم زیرا که در زمانی که ما در باد بودن و غمباد رفتن بودیم حرف از آزادی به میان آورد.
    سخنی که آن زمان برای مردم خنده و جوک مزحکه ای بیش نبود.
    -----------------------------------
    جنگلِ آیینه فروریخت
    و رسولانِ خسته به تبارِ شهیدان پیوستند،
    و شاعران به تبارِ شهیدان پیوستند
    چونان کبوترانِ آزادْپروازی که به دستِ غلامان ذبح می‌شوند
    تا سفره‌ی اربابان را رنگین کنند.
    و بدین‌گونه بود
    که سرود و زیبایی
    زمینی را که دیگر از آنِ انسان نیست
    بدرود کرد.
    گوری ماند و نوحه‌یی.
    و انسان
    جاودانه پادربند
    به زندانِ بندگی اندر بمانْد.

    پاسخحذف
  2. سلام،
    خیلی زیبا بود، و چقدر نزدیک به احساس مان.
    ممنون از شاعر، و شما.

    پاسخحذف