شاملو را دوست دارم نه به خاطر سبک شعرش،شاملو رادوست دارم زیرا که در زمانی که ما در باد بودن و غمباد رفتن بودیم حرف از آزادی به میان آورد. سخنی که آن زمان برای مردم خنده و جوک مزحکه ای بیش نبود. ----------------------------------- جنگلِ آیینه فروریخت و رسولانِ خسته به تبارِ شهیدان پیوستند، و شاعران به تبارِ شهیدان پیوستند چونان کبوترانِ آزادْپروازی که به دستِ غلامان ذبح میشوند تا سفرهی اربابان را رنگین کنند. و بدینگونه بود که سرود و زیبایی زمینی را که دیگر از آنِ انسان نیست بدرود کرد. گوری ماند و نوحهیی. و انسان جاودانه پادربند به زندانِ بندگی اندر بمانْد.
شاملو را دوست دارم نه به خاطر سبک شعرش،شاملو رادوست دارم زیرا که در زمانی که ما در باد بودن و غمباد رفتن بودیم حرف از آزادی به میان آورد.
پاسخحذفسخنی که آن زمان برای مردم خنده و جوک مزحکه ای بیش نبود.
-----------------------------------
جنگلِ آیینه فروریخت
و رسولانِ خسته به تبارِ شهیدان پیوستند،
و شاعران به تبارِ شهیدان پیوستند
چونان کبوترانِ آزادْپروازی که به دستِ غلامان ذبح میشوند
تا سفرهی اربابان را رنگین کنند.
و بدینگونه بود
که سرود و زیبایی
زمینی را که دیگر از آنِ انسان نیست
بدرود کرد.
گوری ماند و نوحهیی.
و انسان
جاودانه پادربند
به زندانِ بندگی اندر بمانْد.
سلام،
پاسخحذفخیلی زیبا بود، و چقدر نزدیک به احساس مان.
ممنون از شاعر، و شما.