۱۴۰۲ خرداد ۲۵, پنجشنبه

+

 


 

انگار صد سال می‌گذشت از روزی که کنار نهر آبی روان ایستاده بودم به شنیدن صدای آب و تماشای شقایقی که بر ساحل آن بود. امسال باران بیشتری آمد و عمر شقایق‌ها درازتر شد تا به دل خرداد. چه خوش بود؛ بیش باد ... ریه‌هایم را پر هوای همسایگی آب و شقایق کرده بودم ... حالم خوب شده بود.

 

به "یاد" زنده و دلخوشم در کنج معبدی دنج و دور؛ مستغنی از شوق پیروان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر